۱۶
دی
۱۴۰۰
تأثیر اجتماعی الگوی صنعتی شدن در استان بوشهر

شناسه مطلب :

رشد صنعتی در استان بوشهر چه ارتباطی با افزایش آسیب‌های اجتماعی دارد؟ و اصولاً تا چه میزان توانسته است در طول این سال‌ها برنامه‌ریزی مناسبی برای معیشت و رفاه مردم در نواحی همجوار ایجاد و یا در کاهش مشکلات انان سهم داشته باشد؟ امروزه استان بوشهر با آسیب‌ها و مشکلات جدی اجتماعی مواجه است که حاصل اجرای برنامه‌های توسعه‌ی ناموزون برای گذار از سنت به مدرنیسم بوده و در نتیجه‌ی اجرای این برنامه‌ها، تغییرات شدیدی در جامعه در دهه‌های اخیر رخ داده است. احداث تأسیسات صنعتی بزرگ و رشد صنعتی، به‌رغم مزایایی که دارد، بدون در نظر گرفتن ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن، می‌تواند چالش‌های فرهنگی و اجتماعی فراوانی در پی داشته باشد که گاه اثرات مخرب این معضلات از مزایای آن بیشتر است و باعث ایجاد اختلال و ناپایداری‌هایی نیز می‌گردد. حمید موذنی؛ منتقد اجتماعی در خصوص ارتباط رشد صنعتی با افزایش آسیب‌های اجتماعی در استان بوشهر چنین بیان می‌کند: «توسعه معطوف به انسان است، در مورد انسان است و با زيست محيط و مراودات و فرديت شهروندان و امور جامعه مرتبط است. توسعه هم بايست رفاه فرد را و هم آمال و آرزوها و معنويات او را مد تظر قرار دهد. در توسعه بايست سهم ايندگان و نسل‌های آتی از زندگی هم مد نظر قرار گيرد. توسعه بايست معطوف به دموكراسی، برابری‌طلبی، عدالت و رفع فقر و تبعيض باشد. از همين رو توسعه همه‌ی جوانب زندگی فرد و جامعه را دربر می‌گيرد.» وی ادامه می‌دهد: «در ايران توسعه تنها لقلقه‌ی زبان است. پيشرفت است كه لباس توسعه بر تن كرده مثل دموكراسی‌مان؛ مثل جمهوريت‌مان؛ مثل برابری‌مان؛ مثل مدرنيته‌مان؛ به‌همين دليل آسيب‌زا و فقرافرين است؛ بيكاری به بار اورده و محيط‌‌زيست را از بين می‌برد. هوای‌مان برای نفس كشيدن نيست؛ سرطان‌زاست؛ برابری‌زداست؛ استبدادی‌ست؛ تبعيض‌گراست؛ شكاف طبقاتی ايجاد می‌كند و حرمت انسان در آن پايمال شده و می‌شود. توسعه‌ی صنعتی در ايران با چنین وضعيتی روبه‌رو است؛ يعنی وضعيت آن مثل رمان ١٩٨٤ است كه نهادها، كاركردی عليه معنای خود متبادر می‌سازند. توسعه در اينجا كاركردش ضدتوسعه است؛ گرگ است در لباس میش.» موذنی در رابطه با پیامدهای رشد صنعتی در بوشهر می‌گوید: «رشد صنعتی در بوشهر یک آسیب محوری ندارد، بلكه سوپرماركتی از آسيب‌های اجتماعی را بنا نهاده است؛ افزايش انواع بزه، تخريب شديد محيط‌زیست، افزايش نابرابری، عدم توجه واقعی به‌مسايل اجتماعی و فرهنگی و ... در كل يك وضعيت بغرنج را رقم زده است كه البته وسعت تأثير ان ملی است؛ زيرا قلب اقتصاد و انرژی ايران است؛ در نتيجه تأثيرات آن را بايست در سطح ملی بررسی كرد و بوشهر هم ذيل ان جمع می‌شود كه البته آسيب‌های تنی و روان‌تنی و محيط‌زيستی و بهداشتی از آن با درصد بيشتری آسيب‌زاست.» این روزنامه‌نگار در خصوص پیامدهای رشد صنعتی(به‌لحاظ اجتماعی) برای قشر جوان جامعه، عنوان می‌کند: «رشد صنعتی در بوشهر نتوانسته به‌انتفاع جوانان استان از ان منتهی شود. شما نگاه كنيد حدود چند دهه است همه‌ی نمايندگان استان درگير استخدام و به‌كارگيری نيروهای جوان و بومی در صنايع صنعتی هستند اما كماكان نرخ بيكاری بالا و بالاتر می‌رود. اين وضعيت نشان می‌دهد كه رشد صنعتی در اين مدت نتوانسته به آموزش جوانان بومی و جذب آن‌ها به‌عنوان يك حقوق مدنی توجه داشته باشد. رشد صنعتی تنها توانسته فضای رانت و فساد را افزايش دهد و در نتيجه، جذب فعالان ستادی نمايندگان و نزديكان و اقربای تأثيرگذار در انتخابات پيامد واقعی ان است، كه اين موارد به نارضايتی عمومی، نحيف شدن جامعه‌ی مدنی، افزايش نابرابری و كاهش مشاركت عمومی می‌انجامد.» وی اذعان می‌دارد: «تنها يك راهكار برای کاهش این آسیب‌ها وجود دارد و لابس. راهكار فقط تغيير گفتمان اقتصاد و سياست از رشد به توسعه است. اين تغيير گفتمان معطوف به دموكراتيك شدن سياست، رقابتی شدن اقتصاد و تقويت بخش خصوصی و نظارت واقعی بر اقتصاد و به‌كار گماردن نخبه‌گان و شايستگان به‌جای اقربا و مريدان است. ما بايد از وضعيت رانت به شايسته‌سالاری، از نظام بسته به نظام باز، از تبعيض به برابری و در يك كلام به يك كلمه يعنی قانون، گسيل پيدا كنيم؛ دموكراسی راه حل است تا توسعه محقق شود.» الگوی رشد صنعتی در استان بوشهر که با آسيب‌های اجتماعی زيادی همراه شده، با افزایش بیشتر آن می‌تواند بر کاهش امنیت اجتماعی تأثیرگذار و نظم اجتماعی را مختل سازد. برخی از این معضلات اجتماعی علت دیگری بوده و زمینه را برای افزایش مسائل دیگر فراهم می‌نماید؛ لذا نمی‌توان آن‌ها را از یکدیگر تفکیک نمود. باید توجه داشت جوامع محلی که در مجاورت مناطق صنعتی شده زندگی می‌کنند، به‌مراتب بیش از سایرین در معرض تهدید این آسیب‌ها قرار دارند. مهتا بذرافکن، دارای دکترای جامعه‌شناسی تغییرات اجتماعی می‌گوید: «در یک نگاه کلی می‌توان گفت صنعتی‌ شدن یک منطقه، تأثیر همه‌جانبه‌ای بر جامعه و به‌ویژه جامعه‌ی پیرامونی مناطق صنعتی می‌گذارد؛ طیفی از تغییرات که می‌تواند مطلوب یا نامطلوب باشد. آلودگی زیست‌محیطی، مهاجرت، تغییرات فرهنگی و سبک زندگی از آن جمله‌اند. تغییراتی همچون بر هم ‌خوردن توازن جمعیت در مقایسه ‌با قبل در اثر مهاجرت کارگری و افزایش و تنوع جمعیت و افزایش آسیب‌های اجتماعی، ظهور فرهنگ‌های جدید به‌وسیله‌ی مهاجران و تأثیر بر فرهنگ بومی، ظهور سبک‌های مختلف زندگی، مانند تغییر در پوشش، خوراک، طرز صحبت ‌کردن و ارتباطات اجتماعی و ...، تغییر جغرافیای منطقه با احداث جاده، ساختمان‌های جدید، نصب دستگاه‌ها، ورود زنان به‌عرصه‌ی اجتماعی، تغییر نگرش مردان به جنسیت، تغییر نگرش به حقوق شهروندی، به‌دلیل افزایش آگاهی و ده‌ها تغییر دیگر نیز در پی دارد.» وی ادامه می‌دهد: «بدیهی است که آلودگی ناشی از صنعت مهم‌ترین پیامد نامطلوب آن است که باعث بروز برخی از آسیب‌های زیست‌محیطی و آسیب‌هایی به سلامتی مردم می‌شود و گاه کاملاً غیرقابل جبران است. البته به این علت که توسعه‌ی اقتصادی به‌عنوان موتور توسعه قلمداد می‌شود، هیچ کشوری نمی‌تواند از آن چشم‌پوشی کند؛ چراکه درآمد و ارزش افزوده ناشی از صنعتی شدن، موجب می‌شود که سایر صورت‌های توسعه امکان‌پذیر شود.» این جامعه‌شناس اضافه می‌کند: «برنامه‌ریزان توسعه‌ی اقتصادی اغلب با تفکرات تکنوکراتیک، انسان‌مداری را در مرتبه‌ی دوم و مراتب بعدی توسعه لحاظ کرده و لذا صورت‌های دیگر توسعه اغلب با کندی و با شکاف زیاد نسبت به توسعه‌ی اقتصادی پیش می‌رود. رویکرد اقتصادگرا به توسعه باعث شده که در مناطق صنعتی، پیامدهای زیستی - انسانی صنعتی شدن فرصت توسعه را به تهدیدی تبدیل کند.» بذرافکن در ارتباط با میزان تغییرات مثبت صنعتی شدن به‌نفع جوامع پیرامونی می‌گوید: «مطالعات مختلف نشان می‌دهد سهم توسعه‌ی مطلوب استان بوشهر از صنعتی شدن چشمگیر نبوده و از قضا کفه‌ی پیامدهای منفی آن سنگین‌تر است. همه‌ی این مطالعات که در عسلویه انجام شده نشان داده است که مردم جوامع محلی در منافع این صنعتی شدن سهم چندانی جز تحمل مصایب آن نداشته‌اند؛ هرچند پیامدهای مثبت فرهنگی برای زنان داشته و موجب افزایش مشارکت زنان شده و تغییر فرهنگی پیامد صنعتی شدن نیز موجب کاهش خشونت علیه زنان شده است، اما درعین حال به‌دلیل نبودن نظارت کافی بر ورود و خروج و سلامت کارگران مهاجر رفتارهای پرخطر افزایش یافته است.» این پژوهشگر می‌افزاید: «آنچه مسلم است صنعتی شدن مهم‌ترین منطقه‌ی صنعتی خاورمیانه در استان بوشهر در سال‌های اولیه چنان پرشتاب بوده که جوانب مختلف توسعه درست در نظر گرفته نشده است و زمانی به این جوانب پرداخته شده که آسیب‌ها فراگیر شده بود. اهمال کاری در رعایت مسئولیت اجتماعی شرکتی نیز یکی از مهم‌ترین دلایل این آسیب‌ها بوده است. در نظر گرفتن توسعه‌ی پایدار ضروری‌ترین اهداف هر طرح صنعتی باید باشد و کلیه‌ی شرکت‌های صنعتی باید با اجرای دقیق برنامه‌های توسعه‌ی پایدار ملزم شوند که در این استان آن‌چنان که شایسته بوده است ملزم نشده و هم‌اکنون که برخی از آسیب‌ها غیرقابل جبران است، کمی جدی‌تر به این امر پرداخته‌اند.» وی تصریح می‌کند: «شرکت‌ها و مناطق ویژه‌ی اقتصادی انرژی منشأ انواع تغییرات اعم از اجتماعی، فرهنگی و زیستی‌اند؛ وجود این شرکت‌های بزرگ و ثروتمند باعث شده زندگی تعدادی از مردم پیرامون آن دچار دگرگونی گردد و این امر نشان دهنده‌ی این است که عملکرد هر شرکت می‌تواند بر جامعه‌ی پیرامونی‌اش اثر گذاشته و در نتیجه برای شرکت مسئولیت‌آفرین است. بدون‌شک شرکت‌ها در زندگی مردمی که در مجاورت‌شان زندگی می‌کنند تأثیر مستقیم می‌گذارند و در صورت عمل به مسئولیت اجتماعی‌شان نسبت به مردم عملکرد واقعی شرکت‌ها در جامعه تجلی می‌یابد و مردم تأثیر سیاست‌های اجتماعی و زیست‌محیطی شرکت‌ها را در زندگی‌شان لمس می‌کنند.» بذرافکن در پایان بیان می‌کند: «صنعت باعث توسعه‌ی جوامع انسانی می‌شود و اگر درست برنامه‌ریزی شود و علوم انسانی در کنار تکنولوژی این توسعه را از جنبه‌ی انسانی و اجتماعی مدیریت کند و سایر صورت‌بندی‌های توسعه همگام با توسعه‌ی اقتصادی جلو رفته و متوازن شود، آسیب‌های اجتماعی و انسانی ناشی از صنعتی شدن می‌تواند به حداقل رسیده و مردم جوامع پیرامونی به‌عنوان ذی‌نفعان بیرونی شرکت‌های فعال در این نواحی از این صنعتی شدن بهره برند. هرچند که برای استان بوشهر در منطقه‌ی عسلویه کار از کار گذشته، اما برای بقیه‌ی مناطق می‌توان از عسلویه درس گرفت و محیط‌زیست و سلامت مردم محلی را در درجه‌ی اول اهمیت قرار داد.» آسیب‌ها و معضلات اجتماعی را می‌توان در پرتو آسیب‌شناسی برنامه‌های مختلف توسعه و در بخش‌های مختلف تبیین نمود اما آنچه به‌وضوح مشخص و غیرقابل انکار می‌باشد، این است که مسائل مذکور به‌طور ناگهانی و یک‌شبه ایجاد نشده و یک‌شبه نیز از بین نخواهند رفت. کم‌توجهی و جدی نگرفتن آسیب‌‌های اجتماعی در سیاست‌گذاری‌ها، باعث از دست رفتن فرصت جهت کنترل و کاهش این معضلات شده است و اینک حل آن‌ها نیازمند برنامه‌های بلندمدت به‌ویژه با رویکرد اجتماعی و فرهنگی است.   منتشر شده در شماره 1367 روزنامه پیام عسلویه

جزئیات مطلب

تاریخ دی ۱۶, ۱۴۰۰
شناسه مطلب 154
دسته ها گزارش
ادرس کوتاه
https://andishehmadani.ir/?p=154
به اشتراک بگذارید


آخرین مطالب