امروزه کافه و کافهنشینی بیش از هر زمان دیگری مردم و بهویژه جوانان را به خود علاقهمند کرده است. در بوشهر نیز که بیشتر فصول سالش شرجی و عریقریزان بوده و همچنین فاقد اماکن تفریحی درخوری برای شهروندان و گروههای مختلف جامعه میباشد، طبیعتاً استقبال زیادی از این اماکن عمومی همچون کافه و رستوران میشود تا مردم بتوانند ساعاتی در آن علاوه بر صرف غذا، به صرف گفتوگو و تبادل نظر با یکدیگر بپردازند.
تعدد و تنوع کافههای بوشهر(دکوراسیون، غذا و نوشیدنی، عناوین متفاوت، محتوا و برنامههای خاص و ...) در دو – سه سال اخیر، پدیدهای است که حاصل دنیای مدرن امروزی بوده است.
فرهنگ کافهنشینی و تجربههای فرهنگی برآمده از این فرهنگ، امری مثبت و شایان توجه میباشد؛ لذا در بررسی و تحلیل بیشتر این موضوع، گفتوگویی با حمید مؤذنی، نویسنده و روزنامهنگار ترتیب داده شده که از نظر میگذرد.
با توجه به جمعیت و وسعت کم بوشهر در مقایسه با کلان شهرها، بهنظر شما چه چیز باعث میشود یک شهر کوچک با حجم زیادی از کافه و رستوران که هر کدام نیز مطابق فرهنگ و سلیقۀ خاصی از افراد شکل گرفته، مواجه شود؟
يكی از ضعفهای تاريخی بندر بوشهر، عدم ساخت و تعبيه حوزۀ عمومی شهری در معماری آن میباشد. حوزۀ عمومی شهری، نماد دموكراسی شهری است و تقويتكنندۀ جامعۀ مدنی است. با اينكه برساخت اجتماعی اين بندر مبتنی بر پذيرا بودن ديگری است و موسيقی و معماری اين شهر ناز فرهنگهای متفاوت میباشد، با این حال در معماری بافت تاريخی بوشهر فضايی برای حوزۀ عمومی در نظر گرفته نشده است. در واقع، اين موضوع در دوران گذشته فاقد معنا بوده و معماری و ساخت چهارمحل(كه بعدها از بههمپيوستن آنها بوشهر شكل گرفت) بيش از هر چيز متأثر از جغرافيا و اقليم بوده است. نحوۀ ساخت كوچهها، ميادين و جانمايی درب و پنجرهها بيش از هر چيز برای گريز از گرما و شرجی آبوهوا بوده و بههمين دليل فضاهای عمومی در شهر مد نظر قرار نگرفته است. در اصل هم مردم بوشهر در زمان كار بهسرعت خود را از خانه به محل كار رسانيده و بعد از آن، برای فرار از گرما خود را سريعاً به خانه و حوزۀ خصوصی میرساندند که اين رفتوبرگشت سريع، مجال و فرصتی برای گفتگو نمیداد تا فضاهای عمومی مبنی بر اين نياز اجتماعی در نظر گرفته شود. تنها فضاهای عمومی، فضای سنتی مساجد بود كه در آن مونولوگ برقرار بوده است. بر همين اساس نیز میبينيم كه انقلاب ٥٧ متأثر از فضای مساجد، به گفتمان انقلاب اسلامی تبديل میشود.
افزايش كافهها و كافهنشينی در بوشهر، پاسخ به يك نياز اجتماعی میباشد؛ پاسخی كه گسترۀ آن ملی است. شهروندان و بهويژه جوانان، از رعايای ابژه به شهروندان سوژه تغيير ماهيت دادهاند و در نتيجۀ اين برساخت اجتماعی، نياز به اماكنی برای گفتگو، تبادلنظر و احساس تعلق به اين گفتمان مدرن را دارند و افزايش كافهها و كافهنشينی نیز در چنین چارچوبی معنا میابد.
تنوع و تفاوت يك ارزشاجتماعی است و شهروندان تلاش دارند که با نحوۀ پوشش، دكوراسيون مغازهها و در اصل با هژمونيك ساختن سبك زندگی خود به اين ارزش جهان مدرن، رخت واقعيت بپوشانند. جهان امروز و جامعۀ ما از تعصب، جزميت و يكپارچهسازی تماميتخواهانه رنج میبرد. تنوع اجتماعی حاصل شده در اين سالها بازخورد مدنی شهروندان به اين وضعيت است. رواداری، توان كاستن از تعصبات، خشونتها و جزمانديشی را در خود میپروراند و موجب ارتقاء سلامت اجتماعی میشود. در همين راستا، اينكه هر كافه به سليقۀ مالك متفاوت از ديگر كافههاست، يك موضوع ارزشمند است و جای نگرانی ندارد. اين موضوع ضمن جذب مشتری، به تقويت مدارایاجتماعی نیز میافزايد.
کارکردها و گژکاركردهای کافهها را چطور ارزیابی میکنید؟
كافهها حامل سنت روشنفكری و مكانی برای گفتگو هستند. ادبيات و فرهنگ ايران بسيار وامدار فرهنگ كافهنشينی است و هماكنون نیز در كافهها شاهد حضور هنرمندان و دانشجويان هستيم كه در خصوص مسايل مختلف فرهنگی، سياسی و اجتماعی به بحث و تبادلنظر میپردازند. كافهها ما را از سنتهای مونولوگمحور و كشاندهشده به حوزۀ خصوصی همچون شبنشينی، فاصله داده و با حوزۀ عمومي و گفتگو، پيوند داده است. البته نمیتوان منكر اين مهم شد كه بيكاری، كمبود شادی، نبود اماكن تفريحی و ضعف برنامهريزان فرهنگی نيز در افزايش گرایش به كافهنشيني دخيل میباشد.
فرآیند تجاریسازی کافهها چه ارتباطی با توسعۀ اقتصادی و اشتغال و همچنین صنعت توریسم دارد؟
كافهها در تمام جهان؛ كاركرد اقتصادی، فرهنگی و گردشگری دارند. كافهها حامل فرهنگ ميزبان هستند و گردشگران حامل فرهنگ ميهمان که همین امر به يك تبادل و تعامل فرهنگی پويا تبديل میشود. نحوۀ دكور، پذيرايی و تنوع سرو غذا و طعم آن، جذابيت فرهنگی برای مهمان و گردشگر كنجكاو دارد و حضور او را مي طلبد که در نتيجۀ حضور گردشگر، كافه به عاملی اقتصادی و تقويتكنندۀ صنعت گردشگری و همچنین محلی برای گفتگوی بينفرهنگی تبديل میگردد؛ برای مثال، به عملكرد «كافه حاج رئيس» در همين زمان كوتاه از تأسيس نگاه كنيد. كافه در بافت تاريخی قرار دارد و ميزبان انواع مراسمهای فرهنگی و هنری است. نمايشگاه عكس، اكران فيلم، اجرای موسيقی، رونمايی از كتاب، بهصحنهبردن تئأتر و از همه مهمتر، برگزاری سالانۀ فستيوال موسيقی كوچه كه گروههای موسيقی نواحی مختلف كشور در بوشهر حضور میيابند و بههمراه خود از سراسر كشور تماشاگر كه در اصل گردشگر هستند، بههمراه میآورند که بازتابی رسانهای و بينالمللی دارد. از اين رو، بهنظر میرسد كافهها بهجز مركز گفتگو و صرف نوشيدنیها، كاركرد دستگاههای رسمی، فرهنگی، هنری و گردشگری را نیز بهنحو بهتری بهعهده گرفتهاند.
توسعۀ کافهها چگونه ممکن است منجر به افزایش آسیبهای اجتماعی شود؟
كافهنشينی فاقد اسيبهای اجتماعی بوده و برعكس، مقوم سلامت اجتماعی است. كافهنشينی فرصتی برای ايجاد بستر گفتوگو فراهم میسازد و تقويت حوزۀ عمومی را در خود میپروراند كه بسيار هم ارزشمند است.
این گفتوگو سال 98 در سایت سیراف خبر منتشر شده است