۱۷
دی
۱۴۰۰
حیوان آزاری و حیوان ستیزی از زاویهای دیگر
شناسه مطلب :

حیوان آزاری و بدرفتاری با حیوانات نقض آشکار حقوق حیوانات و نوعی بداخلاقی اجتماعی محسوب میشود که متأسفانه علیرغم کوشش بسیار حامیان حقوق حیوانات، چنین به نظر میآید این معضل روزبهروز در حال گسترش است.
حیوانات در دنیایی که اشرف مخلوقات(!) خود را مالک مطلق و تمام و کمال همه چیز میداند، هیچ امنیت و آسایشی ندارند. از یک سو زیستگاههای آنان با قطع درختان، آتشسوزی، جنگلخواری و ... از بین رفته و از سویی دیگر نیز به بیرحمانهترین اشکال ممکن مورد شکنجۀ انسانها قرار میگیرند.
چرا برخی افراد رفتاری بیرحمانه با حیوانات دارند؟
آرش در این باره با اندوه آشکاری اظهار میکند: «زمین ارث پدری ما نیست و خیلی قبل از ما، محل زندگی حیوانات بوده؛ در واقع ما در محل زندگی آنها پا گذاشتهایم. آدمیزاد چشم ندارد غیر از موجود دوپا هیج حیوان دیگری را ببیند». او میگوید: «کار من طوری است که به جاهایی میروم که پر از سگ ولگرد است. به خدا این تفکرات از آنجا میآید که ما بیدلیل از سگهای ولگرد وحشت داریم وگرنه 99 درصد آنها کاری به کار کسی ندارند و این ما ادمها هستیم که به آنها کار داریم. در تایلند، هند و ترکیه پر از سگ ولگرد است؛ یعنی فقط سگهای ما وحشی هستند؟»
کوثر همچنین معتقد است: «درست است که بعضی حیوانات مثل سگها و گربهها بیماریزا هستند اما وجود عقاید پوسیدهای که میگویند این حیوانات نجس هستند باعث میشود بعضی افراد فکر کنند حق از بین بردن این حیوانات را دارند. همۀ حیوانات مخلوقات خداوند هستند. جلوی این وحشیگریها که بدآموزی هم دارد باید گرفته شود».
اعظم و علی در این خصوص نظر دیگری دارند. اعظم باور دارد: «باید سگها را جمع کرد. نمیشود در کوچهای که بچهها بازی میکنند یا مردم رد میشوند چند سگ بیمار و گرسنه هم باشند. باید جمع بشوند ولی نه کشتار با اسید. اگر هم میخواهند بکشند با روشهای بدون درد مثل سولههای گاز که زجر نکشند. حتی داعش هم از اسید استفاده نکرد». دیگری در ادامه میگوید: «گرفتن سگها توسط شهرداری یا افراد دیگر حیوان ازاری نیست؛ سطح شهر و بعضی محلات پر از سگ شده است؛ بالاخره آدمها باید امنیت داشته باشند یا نه؟»
چگونه میتوان فضای بهتری برای زیست مسالمتآمیز انسان و حیوان ایجاد کرد؟
پدرام بیان میکند: «به نظر من بزرگترین حیوان آزاری نگه داشتن حیوانات در خانه است و بدتر از آن حیوان آزارانی هستند که به سگها به چشم اسباب بازی نگاه کرده و پس از مدتی که از آنها خسته شدند، آنها را به امان خدا در خیابان رها میکنند. این سگها اهلی هستند و مدت زیادی در خانۀ انسان زندگی کردند و نمیتوانند مثل حیوانات خیابانی از پس خودشان بربیایند و از خودشان دفاع کنند».
دیدگاه آیدا بسیار عجیب و متفاوت است. او با ترشرویی و مایهای از خشم میگوید: «اگر کشتن سگ حیوان آزاری است، پس کشتن گاو و گوسفند که همه عاشق خوردنشان هستند چه است؟ وقتی همبرگر و هات داگ و استیک با سس باربیکیو و کباب میخورید، چرا به فکر آن حیوانات بیچارۀ زیر زبانتان نیستید؟ حالا سگ برایتان مهم شده است؟»
شهرام نیز کموبیش چنین نظری دارد: « همه جای دنیا سگهای ولگرد و هار را میکشند. آنهایی که طرفدار حقوق حیوانات هستند پس سوسک و ملخ و پشه را هم نباید بکشند. اصلاً بگذارند شپش از سر و کولشان بالا برود!!»
سودابه اما نظر کاملاً متضادی دارد: «واقعاً بعضی مردم چه چیزهایی را به هم ربط میدهند. آنها فرقی بین گاو و گوسفند و پشه و سوسک و گربه و سگ نمیگذارند؛ یک حشره را با یک سگ باوفا که عاشقانه به انسان کمک میکند یکی میدانند و استدلال میکنند حیوان حیوان است، انسان هم انسان پس صدام حسین با گاندی فرقی ندارند!!!»
جامعۀ مدنی در این زمینه چه کار میتواند کند؟
نسرین اذعان میدارد: «شهرداریها بزرگترین حیوان آزارها هستند. چرا باید به جای عقیم کردن سگها به آنها سم بدهند یا مثل وحشیها با تبر به جانشان بیوفتند یا در آتش بسوزانندشان؟ آپولو که نمیخواهند هوا کنند! خیلی راحت با فرهنگسازی و تصویب قوانین مربوطه و ایجاد برنامههای مختلف در صدا و سیما و آموزش مردم هنگام مواجه شدن با حیوانات میشود با حیوان آزاری مقابله کرد. باید از شهردار شهر استانبول یاد گرفت که برای این زبان بستهها در نقاط مختلف شهر پناهگاه درست کرده است».
ایرج واکنش حیرتانگیزی نسبت به این موضوع دارد: «اول باید برای جلوگیری از انسان آزاری کاری کرد. مردم ما به خودشان هم رحم نمیکنند دیگر چه برسد به این حیوانهای مظلوم!» او قاطعانه میافزاید: «اصلاً شاید بهتر باشد برای ممانعت از هرگونه حیوان آزاری مثل سگ آزاری این حیوانات مانند گوسفند، بز، مرغ و ... تبدیل به فرآوردههای گوشتی شده و به کشورهای شرق آسیا صادر شوند. با این کار هم از حیوان آزاری جلوگیری میشود هم مزایایی مثل کارآفرینی و صادرات غیرنفتی دارد».
امیر اما زاویۀ دید ملایمتری دارد: «باید قانونی تصویب شود که هر کسی هر ازاری به حیوانات برساند همان کار در حقش انجام شود یا اینکه هر کس با حیوانات رفتار خشن داشت به دلیل عدم وجود فرهنگ انسانی و شعور بشری محکوم به جایگزین کردن او به جای گاو برای حمل گاوآهن شود!»
پس از همۀ اینها هدیه میگوید: «بدون فرهنگ سازی هیچ کاری فایده ندارد. زنده گیری، عقیم سازی، واکسیناسیون اصولی و انگل زدایی شدن خیال ملت را راحت میکند. اما در رأس فرهنگ سازی از مهدکودک و مجازات حبس غیرقابل خرید و تعلیق، جریمۀ نقدی سنگین، حمایت از حامیان حیوانات، هشدار به شهرداری و پیمانکارانشان باید مورد توجه قرار گیرد».
لازم به ذکر است چنانچه از شواهد و قراین برمیآید، بیشترین برخوردی که با متهمان حیوان آزاری میشود، حبس تعزیری و پرداخت جریمۀ نقدی است که نه تنها دردی را دوا نمیکند، بلکه دست حیوان آزاران را برای ارتکاب این جرمها بیشتر باز میگذارد. به بیان دیگر، گزارشات نشان میدهند که قانون در این مورد هنوز مادهای که به طور واضح و صراحتاً حیوان آزاری را جرم تلقی کند، ندارد و طبق یکی از مواد قانون که به نحوی مرتبط است در این خصوص عمل میشود.
گزارش فوق سال 98 در سیراف خبر منتشر شده است.