۲۲
دی
۱۴۰۰
زنان رزمی‌کار و چالش‌های پیش رو

شناسه مطلب :

ورزش زنان آن هم از نوع رزمی‌اش رشته‌ای است که همواره مورد کم‌توجهی و عدم استقبال جامعه و مسئولان ورزشی به خصوص در شهرستان بوشهر قرار گرفته است. سمیه محمودوند و منصوره ماهینی از رزمی‌کاران جوان و با استعداد بوشهری هستند که علاوه بر اينکه در مسابقات متعددی در سطح استان و کشور شرکت کرده و مقامات زیادی به دست آورده‌اند، شاگردان موفقي نيز تربيت کرده‌اند. گفتگویی با این دو عزیز پرافتخار بوشهری ترتیب داده شده که تقدیم خوانندگان می‌گردد. چه شد که به سمت ورزش‌های رزمی جذب شدید؟ محمودوند: من از کودکی علاقۀ زیادی به ورزش‌های رزمی داشتم و آن موقع‌ها هم در بوشهر ورزش‌های رزمی چندان باب نبود. علاقه‌ام به حدی بود که فقط فیلم‌های بروسلی و فیلم‌هایی که در آن ورزش‌های رزمی استفاده شده بود را تماشا می‌کردم. سال 79 یکی از رشته‌های ورزش رزمی وارد بوشهر شد و من شروع به یادگیری آن کردم تا اینکه دو سه سال بعد، وارد ورزش کونگ‌فو و پس از آن کیک‌بوکس شدم و از آن زمان تا الان همچنان کیک‌بوکس کار می‌کنم. ماهینی: من در دوران مدرسه همیشه جزء تیم‌های ورزشی بودم و وارد هر رشتۀ ورزشی که می‌شدم، می‌درخشیدم. والدینم هر دو ورزشکار بودند؛ پدرم عضو تیم شاهین و مادرم باشگاه‌دار بود به همین جهت من و برادرم نیز ورزشکار شدیم. من هم مثل خانم محمودوند از کودکی به ورزش‌های رزمی علاقه‌مند بودم و از همان 6 – 7 سالگی می‌گفتم یا کونگ‌فو و ووشو یا هیچی! اصلاً حاضر نبودم وارد رشته‌های دیگری مثل تکواندو یا کاراته شوم. یادم است یک روز پدر و مادرم کل بوشهر را زیر پا گذاشتند تا مرا در یکی از این کلاس‌ها ثبت‌نام کنند اما آن زمان چنین کلاس‌هایی در بوشهر نبود. سال 84 به محض اینکه مطلع شدم این ورزش‌ها در باشگاه حجاب آمده است، با استاد محمودوند شروع کردم و در سال 85 نیز به کمک مادرم باشگاه ورزشی تأسیس کردیم که من در آن کیک‌بوکسینگ، ژیمناستیک و آمادگی جسمانی آموزش می‌دهم. به عنوان یک دختر ورزشکار با چه محدودیت‌هایی روبه‌رو شده‌اید؟ محمودوند: وقتی این رشته را انتخاب کرده و خواستم شروع کنم، اولین چالش من با والدینم بود که به خاطر ذهنیت منفی که در مورد ورزش‌های رزمی وجود داشت، راضی کردن‌شان بسیار سخت بود. بعد از اینکه توانستم پدر و مادرم را راضی کنم، دومین مشکل بر سر گرفتن مدرک مربی‌گری بود؛ چون باید برای این کار به کرمانشاه می رفتم و پدرم مخالف این مسئله بود. من هم باید پدر و مادر خودم را راضی می‌کردم هم پدر و مادر شاگردهایم را! من شاگردهایی دارم که برای شرکت در مسابقه آمادگی زیادی داشته و دارند اما متأسفانه خانواده‌های‌شان اجازۀ شرکت در مسابقه را نمی‌دهند؛ در صورتی که وقتی ما به مسابقه می‌رویم، علاوه بر اینکه مربی تیم در کنار بچه‌ها حضور دارد، از طرف هیأت ورزش‌های رزمی و تربیت‌بدنی نیز یک نفر هم به عنوان سرپرست همراه آن‌ها می‌آید و اگر تعداد بچه‌ها زیاد باشد، تعداد سرپرست‌ها را هم بیشتر می‌کنند اما باز هم خانواده‌ها نسبت به این مسئله حساسیت دارند. آنان هم نمی‌توانند راه دور را تحمل کنند و هم اینکه نمی‌پذیرند دخترشان در یک مبارزه شرکت کند. بسیاری از خانواده‌ها می‌گویند دوست داریم دخترمان ورزش رزمی را یاد بگیرد اما نمی‌خواهیم مبارزه کند و صورتش آسیب ببیند. ما تا این زمان در حین آموزش چنین آسیب‌هایی نداشته‌ایم اما این چیزی نیست که به طور قطع بتوان گفت هیچ وقت اتفاق نمی‌افتد و احتمال وقوعش وجود دارد، همانگونه که برای تمام رشته‌های ورزشی دیگر به همین صورت است. ماهینی: یک سال که دانشجو بودم، روزی چهار ساعت – دو ساعت صبح و دو ساعت بعد از ظهر - در هوای گرم تابستان برای مسابقات تمرین می‌کردم و هر روز مسافت و زمان زیادی را در حال رفت و برگشت برای تمرین بودم که بعد از دو ماه تمرین، هیأت ورزشی اعلام کرد به خاطر کمبود بودجه فقط آقایان در مسابقات شرکت می‌کنند. این مسئله خیلی برایم سخت و دردآور بود و هیچ وقت این صحنه و این خبر را فراموش نمی‌کنم. آن زمان من مجبور بودم در ساعات پرتی مثل ساعت سه ظهر در روزهای گرم تابستان تاکسی بگیرم و چندین بار هم پیش آمده بود که راننده‌ها برایم ناراحتی ایجاد کردند. واقعاً سخت است دو ماه تمام به این شکل تمرین کنی و دست آخر اینطور نادیده گرفته شوی. متأسفانه از این اتفاقات برای ما دختران زیاد افتاد. مورد دیگری که باید به آن اشاره کرد، مسابقاتی است که در سطح کشوری برای خانم‌ها برگزار می‌شود. اکثر داورها مشکل دارند و در مسابقات به شدت پارتی بازی وجود دارد؛ بسیاری از استعدادها زیر سؤال رفته و به راحتی در نتایج آراء دست برده می‌شود. من نمی‌دانم برای آقایان هم اینطور است یا نه اما مسابقات خانم‌ها زیاد جدی گرفته نمی‌شود. خانم محمودوند با توجه به سابقۀ فعالیتی که دارید، به نظر شما سطح ورزش‌های رزمی در استان بوشهر چه تفاوتی با سایر استان‌های دیگر دارد؟ محمودوند: هیأت ورزش‌های رزمی با هیأت ورزش‌های تکواندو و کاراته خیلی متفاوت است. هیأت تکواندو فقط یک رشته دارد که می‌تواند آن را به مسابقات ببرد اما هیأت ورزش‌های رزمی تقریباً در فدراسیون 147 رشته دارد که در حال حاضر فکر می‌کنم120 رشتۀ آن در بوشهر فعال است. سال 90 – 91 به این دلیل که هیأت نمی‌خواست هزینۀ مسابقات را تقبل کند، ما به تیم دیگری در گرمسار پیوستیم و تمرینات‌مان را در همان شهرستان انحام دادیم که خیلی خوب هم ما را حمایت کردند. با اینکه ما هنوز کاملاً عضو تیم آن‌ها نشده بودیم و پیش از آن باید اول در مسابقات استانی مقام می‌آوردیم، از همان ابتدا خوابگاه را به صورت رایگان در اختیارمان قرار دادند و مبلغ قابل توجهی نیز برای خرید مواد غذایی که در بین تمرینات مصرف کنیم، به ما دادند. گرمسار شهری بسیار کوچک است و موقعیتی که بوشهر دارد، آنجا به هیچ وجه ندارد؛ حتی روستاهای اطراف ما به لحاظ مالی از آنجا بالاتر است اما با این وجود بوشهر هیچ وقت به این شکل ما را حمایت نکرده است. کسی که ما را به گرمسار دعوت کرد، خواهر رئیس فدراسیون و یکی از مربیان خوب کشور بود و شاگردان بسیار خوبی هم داشت. ما چهار نفر بودیم که هر چهار نفرمان توانستیم در مسابقات استانی آن‌ها و سپس در مسابقات کشوری موفق شده و مقام بیاوریم و این در حالی بود که از ورزشکاران خود گرمسار تنها یک نفر موفق به کسب مقام شد. از سال 83 که شروع به مربی‌گری کردم متوجه شدم ورزشکاران بوشهری استعداد زیادی در ورزش‌های رزمی دارند؛ تنها مسئله‌ای که وجود دارد این است که بچه‌های ما زیادی دلسوز و مهربان بوده از این ویژگی در زمان مسابقه هم استفاده می‌کنند! که اصلاً به کارشان نمی‌آید؛ چون اگر نزنند، صددرصد از حریف می‌خورند. بزرگ‌ترین مشکلی که در ورزش زنان در استان بوشهر وجود دارد چیست؟ محمودوند: تقریباً می‌توان گفت مشکلات فرهنگی حل شده و دیگر مثل گذشته نگرش‌ها به ورزش زنان خیلی کلیشه‌ای و جنسیت‌زده نیست؛ مثلاً در سال‌های 84 – 85 ما چون سالن نداشتیم و سالن یک روز در میان در اختیار ما قرار داشت، بیشتر مواقع برای تمرین به کنار ساحل می‌رفتیم. اوایل خیلی سخت بود و بعضی مردم ما را اذیت می‌کردند اما حالا فرهنگ مردم متفاوت و خیلی بهتر شده است. الان اصلاً امکان ندارد ما به ساحل برویم و مشکلی برای‌مان ایجاد شود. نمونۀ دیگر این است که به تازگی در هیأت سعی بر این شده که اگر پسرها را به مسابقه می‌برند، دختران هم حتماً در مسابقات شرکت داده شوند. در حال حاضر بزرگ‌ترین مشکل مسائل مالی است؛ مثلاً ما می‌خواهیم یک باشگاه بگیریم که تیم بتواند تمرین داشته باشد اما هزینه‌ها اجازۀ این کار را نمی‌دهد و اگر توجه کرده باشید، بیشتر افرادی که از طبقات متوسط و پایین جامعه هستند جذب ورزش‌های رزمی می‌شوند و کسانی که جایگاه بالاتری دارند کمتر به این رشته‌ها گرایش دارند. ماهینی: بله من هم به ندرت خانواده‌های متمول را در بین ورزشکاران رشته‌های رزمی می‌دیدم و جالب اینجاست که در مسابقات کشوری هم به همین صورت است که به نظر من علت این امر را باید در علم جامعه‌سناسی و روان‌شناسی بررسی کرد. به عنوان سخن آخر چه صحبتی دارید؟ محمودوند: ورزش در زندگی من تأثیر بسیار زیادی گذاشته است؛ مثلاً شغلی که اکنون به عنوان یک آتش‌نشان دارم، مدیون ورزش است و دیگر اینکه در زندگی یک برهۀ زمانی بسیار سختی را گذراندم که اگر آن زمان در محیطی مثل محیط ورزش نبودم، ضربه‌های بسیاری را متحمل می‌شدم اما با اینکه شرایط سختی داشتم وقتی دوباره وارد ورزش شدم، توانستم راحت‌تر با مشکلات کنار بیایم. خیلی از خانواده‌ها وقتی فرزندان‌شان را در رشته‌های رزمی ثبت‌نام می‌کنند برای این است که بتوانند از خودشان دفاع کنند اما به نظر من وقتی وارد ورزش می‌شوند چیزهایی که یاد می‌گیرند در ابتدا این است که غرور کاذب از آن‌ها دور شده و اعتماد به نفس خوبی پیدا می‌کنند و در کل کسانی هستند که می‌توانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند. ماهینی: یک ورزشکار موفق باید از خودش شروع کند و نباید بگوید ما فلان امکانات را نداریم و در کشوری با محدودیت‌های زیاد زندگی می‌کنیم. یک انسان موفق باید از خودش و درونش شروع کند و نه از ظاهرش؛ باید از درون خود را ساخته و اعتماد به نفسش را افزایش دهد؛ مثل خانم کیمیا علی‌زاده که از همین سرزمین است و با وجود محدودیت‌های فراوان به جایی رسید که حالا یکی از ستاره‌های تکواندو شده است.   منتشر شده در شماره 1376 روزنامه پیام عسلویه

جزئیات مطلب

تاریخ دی ۲۲, ۱۴۰۰
شناسه مطلب 285
دسته ها گفت‌وگو
ادرس کوتاه
https://andishehmadani.ir/?p=285
به اشتراک بگذارید


آخرین مطالب