۳۰
دی
۱۴۰۰
زنان پس از مرگ‎ هم سانسور می‎شوند

شناسه مطلب :

اعلامیه‌های مرگ به‌عنوان بازتابنده‌ای فرهنگی که سبب شناخت ارزش‎ها، هنجارها، سلسله‏‎‎‌‎‌مراتب، اهمیت ساختارها و ... می‌گردند، هر یک نشأت گرفته از ویژگی‌ها و بسترهای فرهنگی خاصی می‌باشند که از هر شهر و منطقه تا هر جنسیتی متفاوت است اما مشخصه‌ای که به‌طور تقریبی در تمام این اعلامیه‌ها یکسان است، نادیده گرفتن زنان می‌باشد. این نادیده‌گرفتگی و بی‌اعتنایی را از دو جهت می‌توان مورد توجه قرار داد؛ نخست، امتناع از انتشار تصویر زن متوفی در آگهی ترحیم و دوم، نام نبردن مادر، همسر و فرزندان دختر متوفی در اعلامیه. اما نکتۀ دیگر در این است که پس راندن زنان به حاشیه تنها منحصر به اعلامیۀ ترحیم نبوده و حتی در حکاکی‌های سنگ قبر نیز می‌توان این مسئله را مشاهده کرد. به بیان ساده‌تر باید گفت هیچ سنگ قبری را نمی‌توان یافت که نام مادر متوفی در کنار نام پدر روی آن نقش بسته باشد. سخن در باب چرایی خودداری از ذکر نام داغداران مونث بسیار است اما آنچه در این نوشتار قصد بیانش را دارم، مسئلۀ عدم انتشار تصویر زن فوت شده در آگهی ترحیمش و بررسی نظرات مردمی در این خصوص می‌باشد. همان‌گونه که پیش‌تر اشاره شد، اعلامیۀ ترحیم تنها یک ورق کاغذ نیست، بلکه اطلاعیه‌ای فردی است که منعکس‌کنندۀ و نشانگر ساختار اجتماعی، جنسیتی و سلسله‌مراتب قدرت و تفاوت‌های جنسیتی حاکم بر بستر فرهنگی یک جامعه می‌باشد. از خوانده‌ها چنین برمی‌آید که برخی مراجع و افراد معتقدند انتشار تصویر زن متوفی، با هر ظاهری که باشد، کاری دون شأن و خلاف شرع محسوب می‌شود. حال سوال این است که مگر زنی که جان به جان آفرین تسلیم کرده، چه اشتیاق و گناهی می‌تواند در مرد نامحرم برانگیزد که انتشار تصویرش جایز نبوده و گاه نیز ننگ شمرده می‌شود؟! در جایی دیگر خواندم که نوشته بود: «نقش دیوار کردن عکس دختر در اعلامیۀ ترحیم مخالف شرع مقدس است و این عمل جای تأسف و نگرانی دارد و سبب شکسته شدن حریم عفت و عذاب روحی برای میت می‌شود. ضرورتی برای چاپ عکس متوفای زن در اعلامیه‌ها وجود ندارد و درخواست صاحب‌خانۀ عزا هم نمی‌تواند دلیل قابل قبولی برای این کار باشد». مردم چه نظری دارند؟ رامین ساکن تهران است و می‌گوید: «سال 92 به بوشهر آمدم و برای اولین‌بار بود که می‌دیدم روی آگهی فوت یک زن عکس گل نیست و عکس خود آن زن را گذاشته‌اند. از این بابت خوشحال شدم اما فکر نکنم این فرهنگ هم دوام آورده باشد». عباس از زاویه‌ای دیگر به این جریان می نگرد: «خب اگر عکس زنان مخصوصاً دختران جوان را به‌جای عکس گل و بلبل بگذارند، از این نظر که تلنگری برای آدم‌ها است، چیز بدی نیست چون ما همه‌اش فکر می‌کنیم مرگ برای آدم‌های پیر است در صورتی‌که دیر یا زود سراغ هر کسی حتی جوان‌ها می‌آید». او این را می‌گوید که دوستش در واکنش به این حرف بیان می‌کند: «عکس پیرزن‌ها را هم نمی‌زنند چه برسد به عکس یک زن یا یک دختر جوان!!!». رها چنین پاسخ می‌دهد: « مشکل فقط عکس نیست؛ مثلاً اگر دقت کرده باشید برای زنان می‌نویسند متعلۀ فلانی و این نفرت انگیز است». محسن با کمی مکث و تأمل اظهار می‌کند: «مگر زنان در زمان حیات‌شان عکس‌شان را روی پروفایل‌شان می‌گذارند که در اعلامیۀ مرگ‌شان باشد؟» مهرزاد که انگار از قبل تجربۀ رویارویی با این مسئله را داشته، با حاتی جدی می‌گوید: «نمی‌دانم این چه رسم عجیبی است. من حتی زمانی که مادربزرگم فوت کرد خواستم تصویر خودش را در اعلامیه بگذارند اما خانواده نپذیرفتند و گفتند رسم نیست». آن دیگری با مایه‌ای از ریشخند می‌گوید: «ای خواهر! وقتی آدم بمیرد دیگر اعلامیه به چه دردش می‌خورد؟ اصلاً چه فرقی دارد عکس زن مرده را بزنند یا نزنند». «بابا این جماعت به زن مرده هم رحم نمی‌کند، بیشتر از این نباید توقع داشت، یکهو دیدی با نگاه هیزشان مرده را از قبر کشیدند بیرون...» سوده این را با حرص می‌گوید و من از پاسخش جا می‌خورم». سیمین اما دیدگاهی دلگرم‌کننده‌تر دارد: «من وصیت کرده‌ام که تحت هیچ شرایطی جز عکس خودم عکس دیگری نزنند و در ضمن، این همه مراسمی هم که برای مرده گرفته می‌شود برایم نگیرند». از برخی گفتگوها و نظرات چنین می‌توان استنباط کرد که بسیاری از مردم متوجۀ عمق مسئله و نابرابری و تضادی که ‎دامنه‏اش در تمام ابعاد و زوایای این جامعۀ ‏جنسیت‎زده و متعصب گسترانیده شده، نیستند و پرسش در باب این مسئله، افکار آنان را تنها به مسائلی جزئی و سطحی می‎کشاند. جامعۀ مردسالار امروز چنان در گردابی از جنسیت‏زدگی، سانسور و کم‏خردی دست و پا می‏زند که حتی پس از مرگ هم از دیده‌شدن یک زن دچار وحشت و هراس است.   این مطلب سال 1398 در سیراف خبر منتشر شده است.

جزئیات مطلب

تاریخ دی ۳۰, ۱۴۰۰
شناسه مطلب 347
دسته ها گزارش , مطالعات جنسیت
ادرس کوتاه
https://andishehmadani.ir/?p=347
به اشتراک بگذارید


آخرین مطالب