۲۶
بهمن
۱۴۰۰
موانع و فرصتهای نقش آفرینی زنان روستایی در عرصه امنیت غذایی
شناسه مطلب :
مهتا بذرافکن؛ جامعه شناس و پژوهشگر
امنیت غذایی با چهار رکن اصلی تعریف میشود: قابل استفاده بودن، دسترسی پذیری، بهره برداری و ثبات.
روستاییان به عنوان تولید کننده مواد غذایی و کارآفرینان بخش کشاورزی و صنایع تبدیلی را میگردانند و غذای سالم و قابل استفاده تولید میکنند. عرصه محصولات و فراگیری آن و قیمت مناسب دسترس پذیری را برای اکثریت مردم فراهم کرده است.
مدیریت مناسب و زمان سنجی دقیق از یک سو و آموزش و پژوهش از سوی دیگر بهره برداری از منابع را به سمت بهره برداری پایدار هدایت کرده و ثبات و امنیت غذایی را به عنوان یکی از اضلاع امنیت ملی تضمین مینماید.
زنان روستایی در همه ارکان فوق نقشی کلیدی دارند. آنها نه تنها در سطح ملی در ثبات امنیت غذایی نقش دارند، بلکه در سطح خانوار نیز مدیریت ذخیره و مصرف خوراک برعهده آنان است.
با این وجود عرصه امنیت غذایی نیز جنسیتزده است. در بعضی از جوامع زنان با این که در تمام امور کشاورزی از کاشت تا برداشت مشارکت دارند و بخش فروش محصولات غذایی را مدیریت میکنند اما حتی از داشتن حساب بانکی مستقل محرومند.
به دلیل سیطره سنت بر جنسیت و همچنین وجود قوانین تبعیض آمیز برای زنان شانس کمی در امر مالکیت زمین، آب، اعتبار، دانش روزآمد وجود دارد؛ به عنوان مثال، اکثریت آنها مستقلاً و بدون اذن و حمایت مردان خانواده نمیتوانند از تسهیلات و اعتبارات بانکی استفاده کنند، سفر کنند و یا معامله نمایند در نتیجه هر چهار رکن تحت تاثیر این تبعیضها قرار میگیرد.
زنان روستایی نیروی موثر برای تولیدات محلی و کسب و کارهای خردند که با انجام کارهای بدنی دشوار نقش مهمی در امنیت غذایی دارند. موانعی چون عدم فرصت تحرک مکانی، دانش و مهارت ناکافی و ضعف مالی موجب شده که در بخش صنایع تبدیلی نیز دسترسی آنها به بازارهای متوسط قطع و کنشگریشان در محدوده روستا و بازار خرد محدود شود و در نتیجه فرصت کسب و کار برای زنان کارآفرین روستایی و عشایری نابرابر است.
در این بخش علاوه بر نیاز پیوسته به آموزش، بهبود سیستم حمل و نقل، بهبود زیرساختها، آموزش بهره گیری از فناوریهای ارتباطی، بیمه و دانش بازار و بازاریابی و تجارت، تغییر در سیاستگذاریهای کلان در راستای تقویت کسب و کارهای خرد با محوریت زنان به شدت احساس میشود.
هرچند سازمانهای بین المللی چون FAO و در ایران جهاد کشاورزی از مشارکت زنان روستایی در مدیریت جهانی برای امنیت غذایی از طریق کمیته امنیت غذایی و کار بر روی حق غذا حمایت میکند اما ابتکارات محلی برای رفع موانع سنتی از یک سو و سیاستگذاریهای کلان برای رفع موانع تبعیض آمیز از سوی دیگر، میتواند این مسیر را برای زنان روستایی تسهیل کند تا آنها نیز به اندازه مردان در کشاورزی و دامپروری و صنایع تبدیلی که اساس امنیت غذایی ملی است مشارکت مؤثر و سودآور داشته باشند.
در شرایط تغییرات اقلیمی هرگاه میزان قابلیت استفاده و دسترس پذیر بودن منابع مرتبط با امنیت غذایی به خطر بیفتد مدیریت امنیت غذایی نیز متزلزل خواهد شد و هرچه موقعیت زنان روستایی و عشایری تقویت شود، بیشتر میتوانند در ثبات امنیت غذایی نقش آفرینی کنند.
یکی از مهمترین ارکان سازگاری با اقلیم در پیش گرفتن سیاست تبعیض زدایی از قوانین و سنتهای مربوط به جنسیت است که میتواند شرایط کنشگری اقتصادی و اجتماعی زنان روستایی را تسهیل کرده و در نتیجه آنها توان نقش آفرینیشان در مسایل حساسی چون امنیت غذایی از ملی تا خانوار تقویت کرده و هم منافع ملی تامین میگردد و هم منافع و حقوق شهروندی این زنان زحمتکش رعایت میشود که آنها نیز در امنیت شغلی، سلامت و مالی و روانی قرار گیرند.
بدیهی است که احساس امنیت به شکوفایی خانواده و زندگی روستایی و رونق تولید منجر خواهد شد.