گفتوگو با مریم جلالی، کارشناس ارشد کودکان استثنایی
گفتار درمانی یا پاتولوژی گفتار و زبان یکی از شاخههای توانبخشی محسوب میشود که به آسیبشناسی اختلالات مربوط به گفتار و زبان میپردازد. بدیهی است که گفتار و زبان بخش بسیار مهمی از زندگی انسان برای ارتباط برقرار کردن با دیگران است.
اختلالات گفتاری در چه افرادی بروز مییابد؟
مریم جلالی، کارشناس ارشد کودکان استثنایی که بیش از ۲۰ سال است که به عنوان گفتاردرمانگر در حوزه آموزش و پرورش و آسیبشناسی کودکان استثنایی مشغول به فعالیت است با بیان اینکه وقتی میخواهیم از گفتار و گفتاردرمانی صحبت کنیم باید کمی به عقب برگشته و در مورد زبان، ویژگیهای زبان و درک و شناخت صحبت کنیم، میگوید: «زمانی یک فرد درگیر اختلال گفتاری میشود که به دلایل مختلف در ویژگیهای زبانی دچار مشکل شود. باید توجه داشت که اختلالات و آسیبهایی که به فرد وارد میشود در چه حیطهای است. این آسیب میتواند قبل از تولد، حین تولد و یا بعد از تولد برای فرد ایجاد شود. قبل از تولد میتواند مسائل و مشکلات مادرزادی یا ژنتیکی باشد.»
وی ادامه میدهد: «بعضی از نوزادان وقتی به دنیا میآیند ممکن است دارای اختلالات خاصی باشند؛ اختلالاتی مانند اختلال در یادگیری، تأخیر در گفتار، اوتیسم، سندروم داون و هر نوع اختلالی که میتواند روی روند طبیعی رشد گفتار و زبان تأثیر بگذارد. همچنین کودکانی که به علت مشکلات جسمی مانند شکاف کام، سیپی، مشکلات شنوایی و بدشکلیها و دفرمههایی در سیستم گفتاری که شامل دو سیستم تغذیه و سیستم تنفسی میشود به دنیا میآیند نیز در این دستهبندی قرار میگیرند. بعد از تولد نیز زردیهایی که نوزاد دچار آن میشود میتواند آسیب شدیدی روی سیستم شنوایی و مغزی بر جای بگذارد که به تبع آن مشکلات گفتاری را به همراه دارد.»
جلالی میافزاید: «صرع و انواع تشنجها در کودک نیز میتواند همین مسائل را برای کودک به وجود آورد. علاوه بر این موارد، زایمانهای دیرهنگام نیز سبب کمبود اکسیژن شده و متعاقباً مشکلات ذهنی و گفتاری را برای کودک به وجود میآورد. انواع و اقسام سرطانهایی که در مسیر سیستم عصبی گفتار و شنوایی و عضلاتی که مرتبط با گفتار هستند به وجود میآید هم میتواند مشکلات گفتاری را به همراه داشته باشد؛ از جمله سرطان حنجره که گاهی منجر به درآوردن حنجره و استفاده از ابزارهایی کمک گفتاری میشود. تصادف و آسیب به مغز و سکتههای گسترده که بسته به اینکه در کدام قسمت از مغز به وجود بیاید نیز مشکلات و اختلالات گفتاری را در فرد ایجاد میکند.»
این گفتاردرمانگر تصریح میکند: «برای مشکلات گفتاری در برخی افراد دیگر باید به این موارد توجه داشت که آیا اندامهای گفتاری دچار مشکل هستند و فرد مشکل گفتاری دارد، آیا شیوه بیان گفتار فرد بدون اینکه سیستم عصبی و اندامهای گفتاری را درگیر کند مشکلات گفتاری دارد و یا بعضی از افراد به علت نارساییهایی که در درک، شناسایی، کدگذاری و بازیابی هر آنچه که به ذهن سپرده میشود دچار یکسری مشکلات گفتاری هستند. هر کدام از این موارد با توجه به نوع آسیب، میزان انگیزه برای درمان و اینکه آسیب در چه مقطعی از رشد به فرد وارد شده گفتاردرمانی میتواند در روند درمان و آموزش کمککننده باشد.»
کمکهای یک گفتاردرمانگر در چه جهتی است؟
جلالی بیان میکند: «یک گفتاردرمانگر حتماً باید رشته گفتاردرمانی را در دانشگاه علوم پزشکی بخواند و بر سیستم مغزی، سیستم گفتاری، سیستم تنفسی و آناتومی و فیزیولوژی آن کاملاً تسلط داشته باشد، چراکه گفتاردرمانگر پیش از آنکه روند درمان را شروع کند باید یک ارزیابی درست پزشکی انجام دهد و بعد از اینکه تشخیص داده شد درمان قرار است به صورت تیم درمانی صورت بگیرد، روند درمان حتماً باید با تیم تخصصی ادامه پیدا کند؛ به طور مثال اگر آسیب بر اساس شکاف فرم یا بدشکلیهای دهان و دندان باشد لازم است جراح زیبایی یا متخصص و جراح گوش و حلق و بینی نیز در تیم درمان حضور داشته باشند و یا در مثالی دیگر، اگر فرد مسائل و مشکلات جسمی داشته و دچار فلجیهایی باشد باید یک متخصص یا فوقتخصص مغز و اعصاب، یک ارتوپد، یک فیزیوتراپ و یک کاردرمانگر نیز در روند درمان و در تیم درمانی حضور داشته باشند تا درمان موفقیتآمیز باشد.»
وی در پاسخ به این پرسش که کمکهای یک گفتاردرمانگر در چه جهتی است و تا چه حد تأثیرگذار است، توضیح میدهد: «کمک یک گفتاردرمانگر پیش از هر چیز در جهت یک تشخیص درست است. تا زمانی که ما یک تشخیص درست برای یک اختلال گفتاری نداشته باشیم به هیچوجه نمیتوانیم یک برنامه، درمان و گاهی اوقات ارجاع مناسب داشته باشیم؛ مثلاً وقتی بر اساس ارزیابیهای درست به عمل آمده ما تشخیص میدهیم که یک کودک دو ساله در زمینههای عصبی در حال پسرفت کردن است یا احتمال دارد به خاطر مشکلات هورمونی دچار اختلالات گفتاری شده باشد، ابتدا با یک تست پزشکی و پس از آن، یک ارجاع درست باید کار پیش برده شود.»
این مدرس دانشگاه اذعان میدارد: «متأسفانه خیلی از همکاران ما در این زمینه غیرتخصصی کار کرده و بدون تشخیص درست به درمان دست میزنند که این باعث سرگردانی خانواده و از دست دادن زمان میشود. بنابراین، گفتاردرمانگر در وهله اول با ارزیابی، تشخیص و یک ارجاع صحیح و سپس با یک برنامه درست و دادن مشاوره دقیق به خانواده و کمک به خانواده کودک در روند درمان کار را پیش میبرد و اگر فرد بزرگسال باشد، مشاوره درست به خود فرد و مشخص کردن تمام آیتمهای درمانی که فرد باید در آنها همکاری لازم را داشته باشد. گاهی مشاهده میکنیم که بعضی از خانوادهها مشکلات فرزندشان را قبول ندارند و معتقد هستند که اگر کودک به حرف بیاید همه این مشکلات حل میشود؛ در حالی که به طور مثال مشکلات ذهنی یا ژنتیکی باعث تمام این مسائل شده است.»
وی تأکید میکند: «در صورت انجام کار درمان، اگر فرد آن آمادگی و خمیرمایه درمان را داشته باشد گفتاردرمانی درمان را جلو میاندازد؛ یعنی اگر قرار است دو یا چهار سال دیگر فرد به سطح مناسب از گفتار برسد، با گفتاردرمانی روند درمان به زیر یک سال یا زیر ماه میرسد و اگر کودک اختلالات گفتاری خیلی جزیی دارد و قرار است در سن ۱۱-۱۰ سالگی این گفتار بهبود یابد، گفتاردرمانگر قبل از سن مدرسه این بهبودی را برای کودک به وجود میآورد. اما گفتاردرمانی در برخی افراد که زمینه آن را ندارند قادر به ایجاد گفتار نیست، با این حال میتواند از طریق سایر شیوهها برای برقراری ارتباط کمک کننده باشد؛ کمااینکه در برخی از کودکان مبتلا به اوتیسم که قادر به گفتار نیستند ما راههای ارتباطی دیگر را به فرد آموزش میدهیم؛ بنابراین، گفتاردرمانی در تمام اختلالاتی که باعث تأخیر در گفتار، نبودن گفتار و مشکلاتی که نمود ظاهری آن را ما عدم برقراری ارتباط درست و گفتار درست میدانیم میتواند اثربخش باشد؛ اگرچه گاهی گفتاری در فرد به وجود نمیآورد اما راههای ارتباطی مناسب را به فرد آموزش میدهد.»
گفتاردرمانی از چه زمانی باید آغاز شود؟
مریم جلالی خاطرنشان میکند: «گفتاردرمانی باید از همان زمانی که ما تشخیص میدهیم بچه رفتارهای طبیعی ارتباطی را ندارد باید آغاز شود؛ مثلاً بچه دو ماههای که هنوز تماس چشمی ندارد یا کودک ۱۰ ماههای که هنوز به اسمش واکنش نشان نمیدهد یا لبخند نمیزند. این علائم تشانه این است که کودک در مسیر طبیعی رشد گفتار و زبان قرار نگرفته است پس باید درمان بر اساس یک تشخیص درست شروع شود. درمان در بعضی از کودکان فوری شروع میشود و در بعضی دیگر با دادن مشاوره به خانواده یا پس از ارجاع آنها روند درمان پیادهسازی و اجرا میشود.»
به گفته وی، بعضی از بچهها وقتی به دنیا میآیند تشخیص داده میشود که بچه دچار سندرومداون یا سیپی است و یا مشکل شنوایی دارد. از همان لحظه اول خانواده باید در پروسه درمان و گرفتن مشاوره برای پیشرفت بچه قرار بگیرد. بعضی از اختلالات نیز مانند اختلال لکنت دیررس هستند و در ۳-۲ سالگی یا حتی بزرگسالی بروز میکنند؛ زمانی که اختلال مشخص شد روند درمان هم باید شروع شود.
کدام گروهها بیشترین آسیب را متحمل شدند؟
کارشناس ارشد کودکان استثنایی در خصوص چگونگی ارائه خدمات گفتاردرمانی در دوران کرونا میگوید: «در دوران کرونا خدمات گفتاردرمانی در بیمارستان به افرادی مانند کسانی که سکته کرده، کاشت حلزون انجام داده و یا تصادف کردهاند ارائه میشود و گفتاردرمانگران نیز همچون سایر کادرهای درمانی مانند پزشکان و پرستاران در بیمارستان حضور دارند و خانوادهها میتوانند مراجعه کرده و خدمات بگیرند. در مورد آن بخش از خدماتی که مربوط به مراکزی مثل بهزیستی است هم تغییر چندانی صورت نگرفته و خدمات همچنان ارائه میشود؛ البته در روزهایی که اوج پیشروی کرونا است تمهیداتی در نظر گرفته شده است.»
جلالی در همین راستا اضافه میکند: «در مدارس استثنایی و کلینیکهای مربوط به مدارس و آموزش و پرورش استثنایی نیز روند درمان مثل سابق ادامه دارد و فقط گاهی خانوادهها به خاطر نگرانی از اوجگیری و پیشروی ویروس کرونا مراجعهشان کمتر میشد. به هر حال چون گفتاردرمانگران جزء کادرهای درمانی و کلینیکهای پروانهدار هستند، مثل مطبهای پزشکی خدمات مورد نیاز را ارائه میدهند. در مدارس استثنایی به دو صورت به ارائه خدمات اقدام شده است: بعضی از استانها طبق پروتکلهایی که در نظر گرفتهاند با حضور کادر آموزشی و کادر اجرایی در مدرسه به مراجعان خدماترسانی میکنند. در مدارس دیگری که به صورت غیرحضوری است، گفتاردرمانگران بستههای حمایتی و آموزشی و توانبخشی را در کانالها و گروههایی که توسط مدارس ایجاد شده در اختیار خانوادهها قرار میدهند. اما کسانی که نیاز داشتند خدمات را به صورت دستورزی بگیرند، مثل کودکانی که نیاز به ماساژ و تمرینهای صورت دارند، زمانی که مدارس به صورت آنلاین درآمد برای آموزش و اجرای این تمرینات دچار چالش شدند؛ این گروه و افرادی که سیستمهای هوشمند را در اختیار ندارند و یا به دور از محل درمان زندگی میکنند بیشترین آسیب را در دوران کرونا متحمل شدند.»
وی در پایان بیان میکند: «افراد دیگری که در دوران کرونا روند آموزش و درمان را از طریق ارتباط تصویری طی کرده و خدمات آنلاین دریافت میکنند، این روش به نفع آنها عمل کرد. برای افرادی که درمانگر کار درمان را با حضور در خانه انجام میداد، با این روش هزینه برای خانوادهها نصف شد و خدمات هم استفاده کردند. همانطور که کرونا در بعضی از کسبوکارها و حیطهها باعث به وجود آمدن راهکارها و شیوههایی مفید و کمککننده - حتی به مراتب بهتر از شیوههای قبلی - شد، در گفتاردرمانی هم جریان به همین صورت پیش رفت. اما در این میان، بیشترین آسیب را کودکان کمتوان ذهنی شدید در مدارس و کودکان اوتیسمی که علاوه بر گفتار نیاز به یکسری تماس جسمی و تمرینات خاص داشتند و یا افراد ساکن در شهرستانهایی که باید در کلانشهرها خدمات بیمارستانی استفاده کنند دیدند.»
منتشر شده در شماره 326 هفته نامه آتیه نو