۱۱
آذر
۱۴۰۲
ياری روح به جسم ناتوان

شناسه مطلب :

یوگا یک تکنیک ذهن‌آگاهی است که شامل تنفس و حرکات فیزیکی می‌شود. تحقیقات و بررسی‌ها نشان داده‌اند که یوگا در افزایش توانایی آگاهی ذهن و بدن، ارتقاء حرکت بدنی و پذیرش تجربه درونی احساسات و افکار مفید است. همچنین تمرینات منظم یوگا از طریق تحریک سیستم عصبی پاراسمپاتیک باعث کاهش استرس و تنش در بدن شده و آرامش عمیقی برای فرد به همراه می‌آورد. افزون بر این موارد نیز تمرینات آسان با تأکید همزمان تنفس و حرکت سبب افزایش جریان خون اکسیژن‌دار در اندام‌ها و بافت‌های بدن شده و گرفتگی عضلات را به حداقل می‌رساند. با توجه به این مزیت‌ها و فواید، ورزش یوگا یکی از فعالیت‌های مؤثر برای زنان و افراد دارای محدودیت‌های فیزیکی به شمار می‌رود. ایجاد حس رهایی و آرامش «مینا .ن» در همین راستا عنوان می‌کند: «طی این چند ماه که به کلاس یوگا می‌روم تغییرات مثبت زیاد و چشمگیری در جسم و روانم احساس کرده‌ام. با وجود آنکه مدت زیادی است کمردرد دارم این درد مانع انجام ورزش یوگا نشده و حتی انجام بعضی حرکات باعث بهتر شدنم شده است. متأسفانه ما زن‌ها کمتر به سلامت جسم و روان‌مان اهمیت می‌دهیم، مخصوصاً ما مادرها که مدام در استرس و اضطراب به سر می‌بریم، بدون اینکه زمانی را برای فعالیت‌های بدنی مفید اختصاص دهیم و همین ورزش نکردن در سنین میانسالی و بالاتر باعث گرفتگی عضلات و مشکلات متعدد می‌شود. کاش همه زنان ورزش یوگا را دنبال می‌کردند و از مواهب آن بهره‌مند می‌شدند.» «سیما. الف» با لبخندی از رضایت بیان می‌کند: «یک سال و نیم است که شروع به شرکت در کلاس‌های یوگا کرده‌ام و همه‌اش به خودم می‌گویم چرا تا قبل از بیمار شدنم به جای آن همه وقت تلف کردن در کلاس‌های بدنسازی و ایروبیک زودتر به فکر یوگا نیفتاده‌ام. حالا هم که به لحاظ بدنی قادر به انجام فعالیت‌های سنگین نیستم حسرتم چند برابر شده است اما خوشحال هستم که بالاخره فعالیت مورد علاقه و متناسب با شرایطم را پیدا کرده‌ام. البته باید این را هم در نظر گرفت که یوگا سبک‌های مختلفی دارد و ما متناسب با شرایط جسمی خودمان باید تصمیم بگیریم که کدام سبک را دنبال کنیم وگرنه نتیجه حاصل از این فعالیت‌ها آنچنان که انتظار داریم رضایت‌بخش نخواهد بود.» «زهرا. م» نیز در ادامه صحبت‌های دوستش تصریح می‌کند: «سال‌ها قبل تصادف بدی کردم که آسیب جدی و سختی به یکی از زانوهایم وارد کرد. چند‌بار زانویم را عمل کردم و هنوز هم روزهایی می‌آیند که از درد زانو به ستوه می‌آیم. با همین شرایط و زانویی که خم نمی‌شود هفته‌ای دو بار به مدت پنج شش ماه به کلاس یوگا رفتم و تأثیرش را هم در خودم دیدم. نمی‌دانم عود کردن دردم به خاطر یوگا بود یا علت دیگری داشت اما بنا به توصیه پزشک مجبور شدم یوگا را کنار بگذارم. بعد از آن هم شرایط به گونه‌ای نبود که دوباره این ورزش را از سر بگیرم. با وجود رعایت مربی و انجام ندادن حرکات سنگین، به این فکر می‌کنم که شاید آن سبک یوگایی که کار می‌کردم مناسب شرایط و حال من نبود.» «مژده. ه» مبتلا به ام.اس. است. او نیز از تجربه و دستاوردهایش از یوگا می‌گوید: «نخستین مزیت یوگا برای افراد مبتلا به ام.اس. و همینطور افراد دیگر، ایجاد حس رهایی و آرامش است. یوگا درمان بیماری ام.اس. نیست؛‌ اما وضعیت و شرایط من به عنوان یک فرد مبتلا به ام.اس. بعد از انجام تمرینات یوگا به طرز عجیبی رو به بهبود رفته و این خود دستاورد کمی نیست. یوگا موجب افزایش انعطاف‌پذیری بدن، بهبود تعادل، غلبه بر خستگی، افزایش تحمل حرارت و دمای بالا، بهبود دامنه حرکتی، تقویت گردش خون و عملکرد بهتر مثانه و روده بزرگ می‌شود. به جز اینها تمرین‌های یوگا کمبود کار عملی را هم تا حدی در بیماران ام.اس. جبران می‌کند و با پرورش استقلال در این افراد حس سلامتی و اعتماد‌به‌نفس‌شان را بالا می‌برد. در نهایت، همه اینها باعث آرام کردن و سکوت ذهن می‌شود که در حقیقت هدف اصلی یوگا هم همین است.» «اشرف. ح» توضیح می‌دهد: «من به خاطر عوارض دارویی از ناحیه پای چپ دچار مشکل شدم و مدتی است که بدون کمک عصا نمی‌توانم تعادلم را حفظ کنم. دوستانم به من پیشنهاد کردند که یوگا کار کنم اما من مردد بودم که با این شرایط می‌توانم یوگا کنم یا نه؟ حالا در هفته یک روز یوگا می‌کنم و هر بار که از آن فارغ می‌شوم آرامش عجیبی در درون خودم حس می‌کنم، به طوری که شاید تا هفته بعد کمتر چیزی بتواند این آرامش را مختل کند؛ به همین خاطر هم است که همیشه سعی می‌کنم اگر لازم باشد از خیلی چیزها چشم بپوشم تا بتوانم هر دوره در کلاس یوگا ثبت‌نام کنم. تأثیر مثبت یوگا برای من آنقدر مطلوب و خوشایند است که در مدت محروم ماندن از یوگا به خاطر تعطیلات سال جدید، روزشماری می‌کردم تا تعطیلات به پایان برسد و بار دیگر کلاس‌ها برگزار شوند.» ثمین کم‌بینا است و به گفته خودش چون فشار چشم دارد هیچ وقت قادر به انجام ورزش‌هایی که باعث فشار بر جسم او می‌شود نیست. وی در این باره می‌گوید: «از همان دبستان همیشه از فعالیت‌های ورزشی معاف بودم و تنها از طریق بازی شطرنج درس ورزش را پاس می‌کردم. خلاصه ورزش نکردن و تنبلی خودم در انجام حرکات نرمشی هم باعث شد تا الان بدنم انعطاف کمی داشته باشد و خیلی زود از فعالیت‌های بدنی خسته شوم. دو ماه است که شروع به شرکت در کلاس‌های آنلاین یوگا کرده‌ام و بسیار از آن راضی هستم. همکلاسی‌های من نیز مانند خودم دچار آسیب بینایی (در طیف‌های مختلف) هستند و ما همه از طریق بیان مربی یوگا پی می‌بریم که چه حرکتی را چگونه باید انجام دهیم. امیدوارم این ورزش در بین افراد دارای محدودیت جسمی گسترش و رواج بیشتری پیدا کند.» یوگا و تفاوت‌ در آموزش سالومه طهرانی مدرس یوگا و دارای مدرک دکترای مدیریت کسب‌و‌کار اذعان می‌دارد: «مبدأ یوگا از کشور هندوستان است و به‌ طور کلی، دو نوع دیدگاه در یوگا وجود دارد که یکی وابسته به شمال هند و دیگری دیدگاهی است که در جنوب هند به آن معتقد هستند. در شمال هند اعتقاد بر این است که فرد به شرطی یک بدن سالم دارد که بتواند ابتدا روانش را آرام کند و از طریق یک روان آرام و بدون تنش است که جسم می‌تواند به سلامت برسد. در دیدگاه‌های جنوب هند اعتقاد بر این است که بدن ارابه روان و ذهن است؛ یعنی باید بدن در یک شرایط متعادل و سالم قرار بگیرد تا بتوان روان سالمی را روی آن پیاده کرد.» وی در ادامه می‌گوید: «چیزی که ما به نوعی خودمان هم در تعبیر خودمان به آن اعتقاد داریم که می‌گوییم عقل سالم در بدن سالم است؛ یعنی ما نیز معتقد هستیم که بدن باید سالم باشد تا ما بتوانیم روی آن یک روان سالم را پیاده کنیم. این موضوع لزوماً تعریف عمومی سلامت نیست؛ برای مثال، افرادی که دارای مشکلات جسمی حرکتی هستند بسیار از لحاظ فیزیکی سالم‌تر از افرادی هستند که به قول عامه چهارستون بدن‌شان سالم است و مشکل فیزیکی ظاهری ندارند و چون این افراد معلولیت دارند لزوماً بدن ناسالم‌تری ندارند؛ در واقع این مسأله بستگی به نوع کارکردی که ما از بدن توقع داریم دارد.» طهرانی که تجربه تدریس به افراد نابینا و کم‌بینا را نیز دارد، می‌افزاید: «نابینایان به‌ خاطر اینکه به ‌طور معمول دریافت تصویر ندارند دو اتفاق را تجربه می‌کنند؛ آنها سیستم دفاعی گریزناپذیر را پیدا کرده و از طریق عضلانی که باعث می‌شود که معمولاً بدن‌شان دچار تنش‌های عضلانی و تنس است. آنان چون نمی‌توانند مسافت دورتری را ببینند خود را در حالت گاردگرفته‌ای نگه می‌دارند تا اگر به چیزی برخورد کردند نیفتند و یا آسیب جدی نبینند. خود این عمل باعث می‌شود که این عضلات به طور معمول دچار یک نوع تنش و گرفتگی شوند. این مسأله فقط شامل حال آسیب‌دیدگان بینایی نمی‌شود و افرادی که درگیر بیماری ام.اس. هستند نیز با آن مواجه هستند؛ چراکه بدن آنان اغلب توانایی نگهداشتن خودش را به طور کامل در لحظه ندارد. مثال دیگر افراد مبتلا به بیماری پارکینسون یا افراد درگیر با بیماری‌های اعصاب محیطی و مرکزی است که این موضوع در آنان نیز مشهود می‌باشد.» این مدرس باتجربه بیان می‌کند: «مورد قابل ذکر دیگر در خصوص نابینایان این است که این افراد دامنه حرکتی خود را به طور عمد محدود می‌کنند تا با قدم‌های کوچکتر راه بروند و بتوانند به وضعیت و مختصات‌شان در فضای پیرامونی خود و لحظه‌ای که در آن قرار دارند مسلط‌تر باشند و این خود توان بدنی را آرام‌آرام کم می‌کند، چون فرد به شکل مستقر و مسلط حرکت نمی‌کند و همین موضوع موجب کوتاه شدن عضلات می‌شود.» وی عنوان می‌کند: «افراد دارای محدودیت‌های فیزیکی می‌توانند از طریق کمک گرفتن از ابزار و یادگیری تکنیک‌های مؤثر یوگا به بازتر شدن دامنه حرکتی خود و کاهش تنش‌ها و گرفتگی‌های عضلانی‌شان کمک کرده و عضلات خود را از طریق یک روش ساده و بدون آسیب تقویت کنند؛ در نتیجه این امر، آنان می‌توانند پیشرفت قابل توجهی را در زمینه حسی حرکتی خود تجربه کنند.» سالومه طهرانی با بیان اینکه مثال دیگر در مورد افراد آسیب‌دیده بینایی این است که دنیای پشت چشم آنان معمولاً تاریک است، تصریح می‌کند: «یکی از آموزش‌هایی که برای مراقبه و خالی کردن ذهن به افرادی که دچار این مسأله نیستند داده می‌شود، این است که می‌گویند چشمان‌تان را بسته و سعی کنید نور را از پشت چشم خود بردارید. این یکی از راه‌های آرام‌سازی ذهن است. این روش آرام‌سازی ذهن برای افراد آسیب‌دیده بینایی خصوصاً نابینایان مطلق عملاً کاربرد ندارد، به همین دلیل آنها معمولاً سخت می‌توانند ذهن‌شان را آرام کنند، چراکه بدون دریافت تصویر و نور و آن مزاحمت‌هایی که از جهان پیرامون برایشان ایجاد می‌شود همچنان می‌توانند فکرشان را مشغول نگه دارند.» وی در همین راستا اضافه می‌کند: «اگر این افراد از طریق یک سبک سالم از سیستم حرکتی توانایی این را پیدا کنند که در عین اینکه ورود نور و تصویر را ندارند، ذهن خود را معطوف به آرام‌سازی کنند، طبیعتاً از لحاظ ذهنی نیز قادر به کسب تجربه بسیار مفیدی در این زمینه بوده و می‌توانند آرامش بیشتری را در زندگی روزمره خود لمس کنند.» به گفته این مدرس یوگا، اگر کلاس‌هایی به شکل عمومی برای افرادی که دچار مشکلات حسی حرکتی هستند برگزار می‌شود بهتر است با کلاس‌هایی که شرکت‌کنندگان آن این مشکلات را ندارند همراه نباشد؛ نه به دلیل اینکه محدودیتی برای هر دو گروه ایجاد می‌کند، بلکه به این دلیل که نوع آموزش و حتی گاهی نوع حرکاتی که آموزش داده می‌شوند متفاوت است؛ بنابراین، باید برای هر گروهی مفیدترین حرکات را آموزش داد. طهرانی در پایان اظهار می‌دارد: «من در این مدت تجربه شخصی بسیار جالب و فوق‌العاده‌ای را با دوستان نابینا و افراد درگیر با مشکلات حسی حرکتی مانند ام.اس. و پارکینسون در زمینه یادگیری سریع و دقت بسیار بالایی که برای درک مسائل در آنها وجود دارد، داشتم. در واقع این دوستان در استفاده از ابزار و یادگیری تکنیک‌هایی که به آنها گفته می‌شود نسبت به افرادی که محدودیت بینایی ندارند مسلط، سریع‌الانتقال و سریع‌العمل‌تر هستند و من فکر می‌کنم این شاید از ترس مثبتی می‌آید که در این افراد وجود دارد که نکند عقب بمانند. علاوه بر این نیز همان‌طور که همه می‌دانیم از دست دادن یک حس باعث می‌شود که ما از حواس دیگر خود به شکل بهینه و پرکیفیت‌تری بهره ببریم.»   منتشر شده در شماره 328 هفته نامه آتیه نو

جزئیات مطلب

تاریخ فروردین ۲۳, ۱۴۰۱
شناسه مطلب 474
دسته ها گزارش
ادرس کوتاه
https://andishehmadani.ir/?p=474
به اشتراک بگذارید


آخرین مطالب