بیگانگی با کتاب و سرانه پایین مطالعه در جامعه ما حقیقت تلخی است که علت آن را بایستی در عوامل مختلف بررسی کرد؛ عواملی که غالباً از فقر فرهنگ و در اولویت بودن مسائل مالی و اقتصادی نسبت به مسائل فرهنگی نشأت میگیرند. با این اوصاف اما در چند سال اخیر پدیدهای به نام «کتاب گویا» در بین اقشار و طبقات مختلف جامعه در حال رواج است که همچون هر پدیده دیگر مزایا و معایب خاص خود را دارد و بیش از هر قشر و گروه دیگری نیز نابینایان و کمبینایان را از وجود خود منتفع میسازد.
مزایا و معایب
شیرین حسینی دانشآموخته ادبیات است که سالهای قابل زیادی را در روزنامه ایران سپید و کتابخانه رودکی مشغول به کار و اینک نیز آموزگار مدرسه نابینایان «شهید سامانی» در اصفهان است. وی در ابتدا با بیان اینکه کتاب گویا حجم بزرگی از نیازهای افراد با آسیب بینایی - چه کمبینا و چه نابینا - را تأمین میکند، اذعان میدارد: «با توجه به اینکه خط بریل خطی بسیار حجیم است و تقریباً هر یک صفحه بینایی دو تا دوونیم صفحه بریل میشود، معمولاً کتابهای بریل سنگین هستند و جابهجایی آنها برای افراد مشکل است.» حسینی ادامه میدهد: «بسیاری از افراد کمبینا عملاً از درشت خط استفاده میکنند و برخی نابینایان نیز که در سنین بالا، بینایی خود را از دست دادهاند، بعضاً خط ندارند و بریل نمیتواند نیازهای آنان را دربر بگیرد، بنابراین کتابهای گویا تقریباً نیازهای طیف وسیعی از افراد آسیبدیده بینایی را پوشش میدهد. آسیبی که استفاده زیاد از کتاب گویا میتواند به دنبال داشته باشد از بین رفتن خط بریل به عنوان خطی بینالمللی و ارزشمند است. به همین دلیل بهتر است در کنار تولید کتب گویا به تولید کتب بریل هم پرداخته شود.»
وی بیان میکند: «مسألهای که همیشه در مورد کتابهای گویا وجود دارد، کیفیت کتابها در کنار برآورده ساختن نیازهای افراد، بخصوص در سطح کتابهای درسی و دانشگاهی است. بسیاری از کتابهایی که اکنون در استودیو ضبط میشوند و نظارت بر آنها وجود دارد، کیفیت ضبط آنها بیش از کتابهایی است که به صورت آزاد ضبط میشوند اما مصحح آنها را تصحیح نمیکند.»
حسینی مشکل بعدی در تولید کتاب گویا را حق نویسنده و ناشر عنوان کرده و میگوید: «از همان اوایل که نسخههای صوتی کتاب نویسندهها و ناشران مختلف در اینترنت پخش شد، به تولید کتابهای بریل هم عملاً آسیب وارد کرد؛ چراکه برخی ناشران با مطلع شدن از این امر دیگر به ما اعتماد نمیکردند و فایل کتابهای خود را سخت در اختیار ما قرار میدادند تا آنها را به بریل تبدیل کنیم. این مسأله تولید کتاب گویا را در بعضی از مراکز با مشکل مواجه کرد. پخش شدن کتابهای صوتی به صورت غیرقانونی اعتراض نویسنده و ناشر را در پی داشت، اما برخی از آنها پس از چندی متوجه گسترش نیاز جامعه - بخصوص در قشر نابینا و کمبینا - به کتاب گویا شدند، به همین دلیل تعدادی از ناشران اقدام به تولید نسخههای صوتی کردند و اپلیکیشنهایی نیز به همین منظور به وجود آمدند. با این حال، ما بازهم با کمبود منابع صوتی برای افراد آسیبدیده بینایی – بهویژه در بخش کتابهای تحقیقاتی و دانشگاهی - روبهرو هستیم.» این آموزگار با اشاره مجدد به کیفیت کتب صوتی تأکید میکند: «اگر کار تولید کتاب گویا به صورت تخصصی انجام نشود کیفیت نیز پایین آمده و مخاطبان با مشکل مواجه میشوند. البته اکنون کتابهای باکیفیت گویا در برخی زمینهها مانند ادبیات و روانشناسی افزایش یافته که به خوبی پاسخگوی نیازهای افراد با آسیب بینایی است. در واقع دیگر آن انحصار قبل برای تولید کتاب گویا وجود ندارد که مثلاً باید توسط ارشاد و یا کتابخانههای ویژه نابینایان تولید شود و امروزه متقاضیان از طریق ناشران نیز میتوانند اقدام به تهیه کتابها کنند؛ هرچند متأسفانه معضل پخش کتابها به صورت غیرقانونی در سایتها و کانالها همچنان باقی است.» شیرین حسینی توضیح میدهد: «ما دو نوع کتاب گویا داریم که به صورت متنخوانی و یا نمایشی تولید میشوند. فکر میکنم بیشتر نابینایان با من موافق باشند که کتاب اگر متنخوانی شود بهتر از نسخه نمایشی آن است، چون در این صورت مخاطب خودش فرصت تخیل و تصویرسازی ذهنی دارد. به عبارت دیگر، در متنخوانی این کتاب است که هدایتگر مخاطب میشود؛ نه گوینده، در حالی که در کتابهایی که به صورت نمایشی تدوین و اجرا میشوند این جریان برعکس است. امیدواریم تولید کتاب گویا در کنار کتاب بریل به موازات هم حرکت کنند. تولید کتابهای بریل در سالهای اخیر کاهش یافته و این اصلاً خوب نیست؛ چراکه علاوه بر محروم شدن نابینایان از لذت خواندن کتاب چاپی، کاهش مطالعه متنی و استفاده زیاد از کتاب گویا املا و روخوانی بچهها را بسیار ضعیف کرده است.» وی میافزاید: «با مطرح شدن کتاب صوتی، ناشرهای بزرگ و معروفی مثل نشر ققنوس، ثالث، چشمه، نگاه، مرکز و ... تعدادی از کتابهایشان را گویا کردند، اما متأسفانه ما در زمینه کتاب کودک و نوجوان با کمبود بسیاری روبهرو هستیم. مدرسه نابینایان سامانی کتابهای کودک و نوجوان زیادی را برای بچهها ضبط کرده است اما با این همه کتابهای گویا و بریل موجود مانند قطرهای در دریای وسیع کتابهای چاپی کودک و نوجوان هستند. ما در مدرسه به بریل خواندن بچهها خیلی تأکید داریم و چون کتابهای کودک معمولاً حجم زیادی ندارند ترجیح بر این است که بچهها بیشتر به صورت بریل از کتابها استفاده کنند. متأسفانه به دلیل اینکه کمتر به ضبط و چاپ کتاب کودک و نوجوان پرداخته شده بچههای دارای محدودیت بینایی خیلی وقتها از لذت خواندن و شنیدن بسیاری از قصهها محروم میشوند.» حسینی اضافه میکند: «البته نباید فراموش کرد که انتخاب کتاب نیز بسیار مهم است، چراکه ما در حوزه کودک کتابهای خوب و بد زیاد داریم و تفکیک چندانی در این خصوص صورت نمیگیرد و ما در موارد بسیاری شاهد چاپ کتابهای بیکیفیتی که اطلاعات نه چندان درست به بچهها میدهد هستیم، بنابراین انتخاب به لحاظ محتوا، نثر و ترجمه نیز اهمیت زیادی دارد. در کنار این موارد، باید به این نکته توجه کرد که گویندگی در حوزه کتاب کودک بیشتر از بزرگسالان مهم است، چون ما میخواهیم بچهها را به خواندن و شنیدن ترغیب کرده و رؤیا ساختن و تخیل کردن را نیز به آنها بیاموزیم، پس تسلط گوینده و جذابیت صدای او بسیار مهم است و بر عکس کتابهای حوزه بزرگسالان، گوینده باید در مواردی بدون دخل و تصرف در کتاب بتواند جزئیاتی را بازی کند؛ ضمن اینکه کودک اجازه پرورش تخیلش را داشته باشد.»
وی اظهار میدارد: «امیدواریم نهادها و ارگانهایی که در زمینه تولید کتاب گویا فعالیت میکنند، کتابهای حوزه کودک و نوجوان را نیز از قلم نیندازند. در نهایت باید گفت کتاب گویا بسیار خوب و راهگشا است و باعث قرارگیری راحتتر منابع مطالعاتی در اختیار گروه نابینایان و کمبینایان شده است. گرچه برای بسیاری از افراد تجربه ورق زدن کتاب و بوییدن ورقههای آن و همچنین خواندن از روی خط بریل لذت دیگری دارد.»
اصول و تکنیکها
فائزه علیاکبری، صداپیشه و مدرس فن بیان نیز در خصوص اصول و قواعد تولید کتب صوتی عنوان میکند: «تکنیکها و قواعد گویندگی در تولید کتاب صوتی با توجه به جامعه هدفی که کتاب برای آن تولید میشود ممکن است متفاوت باشد اما اگر بخواهیم کار ایدهآل را از نظر هنری به صورت اجمالی بررسی کنیم باید بگویم تولید کتاب صوتی را به لحاظ فنی و هنری میتوان به چند بخشِ انتخاب کتاب، خوانش، ضبط، تدوین و پخش تقسیم کرد. انتخاب کتاب به محتوا و شناسایی مخاطب و عدم موازیکاری مربوط میشود. به عبارت دیگر، ما باید به سمت غنی کردن گنجینههای کتاب صوتی از نظر تعداد و تنوع پیش برویم؛ یعنی از یک جایی به بعد تولید کتابهای تکراری وقتی قبلاً با کیفیت قابل قبولی توزیع شدهاند کار درستی نیست.»
وی در ادامه میگوید: «کسی که خوانش و گویندگی را برعهده دارد باید از کیفیت صدا و بیان خوبی برخوردار بوده و روخوانی قویای داشته باشد. همچنین لازم است با مفاهیم داخل کتاب آشنا باشد تا کلمات، اصطلاحات و اسامی را درست تلفظ کرده و مفهوم را به خوبی انتقال دهد. گوینده باید به گونهای بخواند که هم مخاطب عام که برای اولینبار با محتوا روبهرو میشود متوجه آن شود و هم مخاطب تخصصی که به محتوا اشراف کامل دارد نتواند ایرادی از لحن و نوع گفتار او بگیرد.» علیاکبری با اشاره به اینکه در حال حاضر امکانات ضبط خیلی متنوع شدهاند، میافزاید: «یک ضبط خوب هم با یک گوشی موبایل در اتاق سادهای که شرایط فیزیکی آن مناسب باشد و هم در یک استودیوی مجهز میتواند انجام شود؛ کسی که ضبط را انجام میدهد یا باید امکانات خوبی داشته و به صدابردار و سیستمهای ضبط باکیفیت دسترسی داشته باشد یا اگر ضبط خانگی میکند باید حداقلهای کار با دستگاههای ضبط و اپلیکیشنها را بداند تا بتواند با کمترین صدای اضافه و بهترین صدای محیط کتاب را ضبط کند.» این مجری ادامه میدهد: «تدوین نیز که ویرایش، میکس و پاکسازی فایل صوتی گوینده از تکرارها و صداهای اضافی انسانی و محیطی و اضافه کردن موزیک یا افکت صوتی به فایل است که کاری تخصصی محسوب میشود. برخی گویندهها قادر به انجام این فرایند هستند و بعضی نیز تسلط لازم را ندارند و به اشتباه تصور میکنند از عده آن برمیآیند اما در نهایت فایل را خراب میکنند. عدهای دیگر هم این کار را به کسی که تخصصش تدوین صدا است میسپارند. اگر تدوینگر درست انتخاب شود و توضیحات لازم درباره کتاب را دریافت کند، این نوع همکاری بهترین برونداد را میتواند داشته باشد.»
علیاکبری درباره مرحله آخر یعنی پخش چنین توضیح میدهد: «گاهی کتابها در قالبها و فرمتهای تجاری به مخاطبان عرضه میشوند که میتواند رقابتی سالم بین تولیدکنندگان کتاب صوتی ایجاد کند. همچنین چون مخاطب در ازای آن پول پرداخت کرده شاید باعث رعایت قوانین کپیرایت و ارزش قائل شدن بیشتر مخاطب برای اثر شود. گاهی هم کتابهای صوتی به صورت رایگان در درگاههای توزیع کتاب صوتی و پادکست قرار میگیرد که اگر با اجازه ناشر و نویسنده باشد بسیار عالی است.»
این مدرس فن بیان خاطرنشان میکند: «ادعا نمیکنم کل بازار و توزیعکنندگان کتاب صوتی را رصد میکنم اما تا جایی که دسترسی و امکان این کار را داشتم میتوانم بگویم ما در حوزه کتاب صوتی طیف متنوعی از کیفیتها را داریم که در سالهای اخیر پیشرفت کردهاند. در گذشته کتابهای صوتی بیشتر در مراکز مربوط به نابینایان که به کتابهای چاپی دسترسی نداشتند با کیفیتهای پایین تولید میشد یا بعضاً به صورت بسیار محدود در رادیو که - معمولاً و نه همیشه - کیفیتهای خوبی داشت تهیه میشدند که قابل نگهداری و همرسانی برای مخاطبان نبود. اکنون نسبت به قبل کیفیت و تنوع بهتر شده، اما به طور میانگین میتوان گفت قواعد و تکنیکها در حد متوسط انجام میشوند.» وی در ادامه میافزاید: «الان با توجه به پیشرفت تکنولوژی و دستگاههای ضبط، بخش مربوط به ضبط و بعضاً تدوین مطلوب است و در بیشتر موارد مشکل در بخش خوانش کتاب دیده میشود. بسیاری از افراد به اشتباه خود را گوینده میپندارند در صورتی که هنوز استانداردهای اولیه برای خوانش و ضبط یک کتاب را نمیدادند. افرادی نیز هستند که استانداردهای فنی، صدای شفاف و خوانش خوبی دارند اما به اندازه کافی مطالعه ندارند تا بتوانند یک کتاب را به درستی خوانده و به مخاطب ارائه دهند و این یک معضل بسیار قابل توجه است.» علیاکبری بیان میکند: «گاهی در کتابهای صوتی که خریداری یا دانلود میکنیم متوجه میشویم گوینده صدای رادیوفونیک جذابی دارد و ضبط نیز به خوبی صورت گرفته اما غلطهای خوانش - چه به لحاظ تلفظ و چه از نظر رعایت لحن و حس مطلب - بسیار زیاد است. به طور کلی گوینده چه در حوزه تخصصی کتاب صوتی و چه در موارد دیگر باید باسواد بوده و بسیار مطالعه کند تا واژهها را بشناسد، باید بسیار نمایشنامه شنیده و فیلم و تئاتر ببیند تا با انواع لحنها آشنا شود و اینها ویژگیهایی هستند که ما در گویندگان صوتی و حتی برخی از گویندگان رسمی که به عنوان صداپیشه شناخته میشوند نمیبینیم و همین باعث تضعیف کار صداپیشگی در سطح کشور میشود.»
وی در پاسخ به این پرسش که تولید کدام دسته از کتابها در نسخههای صوتی بیشتر است و در مقابل فقدان کدام نوع کتابها به چشم میآید، تصریح میکند: «تنوع و تعداد کتابهای عمومی ضبط شده بیشتر و کتابهای تخصصی خیلی کمتر هستند. از بین کتب عمومی خانواده ادبیات خصوصاً رمان، داستان و شعر بیشتر دیده میشوند و پس از آنها ناداستانها، کتابهای تفکرمحور و آگاهیبخشی مانند کتابهای حوزه موفقیت و سبک زندگی که مبتنی بر داستان نیستند به چشم میآیند.» علیاکبری اذعان میکند: «اگرچه مخاطبان کتابهای تخصصی محدود هستند اما این کتابها جای رشد بیشتری دارند. فرض کنید اگر از هر رشته تخصصی یک نفر هم در کشور گویندگی بداند میتواند کتابهای تخصصی حیطه خودش را بخواند و مخاطبان زیادی از همرشتهها و همکارانش را بهرهمند کند. کتابهای صوتی کمکم دارند جای خود را در بین عموم مخاطبان پیدا میکنند. بسیاری از افراد میتوانند به کمک کتاب صوتی یادگیریشان را در حوزههای تحصیلی و شغلی مربوط به خود بالا ببرند. این میتواند یک نوع روش یادگیری و تمرین جدید مطالب باشد؛ به همین خاطر حیطه کتابهای تخصصی جای کار خیلی بیشتری دارد. در کنار کتابهای تخصصی کتابهای کودکان نیز باید گسترش پیدا کنند؛ البته این را هم باید اضافه کرد که ما از گذشته که هنوز کتاب صوتی به معنای امروز جا نیفتاده بود، نوار قصه و قصههای صوتی برای بچهها داشتیم و امروز جا دارد که بیشتر از قبل به این حوزه توجه شود.» این گوینده اظهار میدارد: «به طور کلی من به حال و آینده کتابهای صوتی فارسی زبان خیلی خوشبین هستم. اگر ایدهآلگرایی و اصول تکنیکها را کنار گذاشته و یک کیفیت متوسط را در نظر بگیریم، میتوانیم بگوییم با توجه به افت کتابخوانی در جامعه، کتابهای صوتی میتوانند نوعی بازگشت امروزی به سنت کتابخوانی باشند. در واقع کتاب صوتی چهارراهی بین هنر، فرهنگ، تکنولوژی و فضای مجازی است و این اتفاق دستاورد خوبی برای شهروند فارسی زبان کنونی است. با این حال، دنیای کتابهای صوتی میتواند بهتر باشد که یک بخش آن به قوانین حاکم بر این فضا مربوط میشود.» به گفته این روانشناس، اگرچه سالیان زیادی است که ما با کتاب صوتی آشنا هستیم، اما این فضا هنوز جدید و نوپا بوده و همهگیری و فراوانی آن تازگی دارد و هنوز قوانین درستی بر آن حاکم نشده است. برای مثال، باید به حقوق ناشر و مؤلف، فرهنگ خرید و فروش کتاب صوتی، ارتقاء اصول و تکنیکهای تولید کتاب صوتی و همچنین بروز بودن دانش و مهارت دستاندرکاران آن بیشتر توجه شود. وی در پایان تأکید میکند: «نکته مهم دیگر این است که مخاطب فقط نباید گیرنده باشد، بلکه باید با دقت نظر و حساسیت کتاب صوتی را انتخاب کرده و هر خوانش و ضبطی را به هر قیمتی نپذیرد. او باید برای زمان، ذهن و گوش خودش ارزش قائل شده و کار بیکیفیت را رد کند تا اینگونه به گوینده، صدابردار و تدوینگر بفهماند که باید کاری ارزشمند به او عرضه کنند؛ در واقع وظایف و انتظارات باید متقابل بین تولیدکنندههای کتاب صوتی و مخاطبان شکل گیرد تا همه با هم ارتقا یابند.»
منتشر شده در شماره 330 هفته نامه آتیه نو