گفتوگو با زهرا زهرانی، کنشگر حوزه معلولیت و مدیر مؤسسه فرهنگی هنری آوای چکاوک سپاهان
آسیب شنوایی یکی از شایعترین مشکلات جسمی به شمار میرود. با این حال افراد آسیب دیده شنوایی نیز همچون سایر افراد دارای محدودیت فیزیکی و ذهنی چنان که باید و شایسته است مورد توجه نبوده و به رغم دارا بودن توانایی و استعداد، تبعیض و بیعدالتیهای فراوانی را در زندگی فردی و اجتماعی خود تجربه میکنند.
درک صحیح از موقعیت یکی از مهمترین فاکتورها است
زهرا زهرانی، بازنشسته آموزش و پرورش استثنایی استان اصفهان در پست کارشناسی فرهنگی هنری دانشآموزان استثنایی استان است که حدود 20 سال سابقه آموزشی ناشنوایان و 19 سال سابقه مدیریت هنرستان و مدرسه راهنمایی ناشنوایان را در کارنامه خود دارد. وی در خصوص مشکلات افراد آسیب دیده شنوایی بیان میکند: «مهمترین چالش فردی و اجتماعی که میتوان در خصوص ناشنوایان و کمشنوایان عنوان کرد، عدم برقراری ارتباط صحیح با افراد جامعه است، چراکه اکثریت افراد جامعه زبان اشاره و لبخوانی را بلد نبوده و روش ارتباط با یک فرد ناشنوا را نیز نیاموختهاند.»
مدیر مؤسسه فرهنگی هنری آوای چکاوک سپاهان در اصفهان ادامه میدهد: «اغلب مردم نمیدانند در برابر یک فرد ناشنوا باید ایستاده و خیلی آرام با وی صحبت کنند؛ به عنوان نمونه، بارها پیش آمده که افراد ناشنوا به پزشک مراجعه کرده و از این گلایه داشتهاند که دکتر در حالی که سرش پایین بود و به تندی نسخه مینوشت با آنها حرف میزد و آنان هر چه تلاش کردند متوجه توضیحات دکتر نشدند. یا مثلاً در بسیاری از مواقع که به هر جهت دوست دارند یک ارتباطات جمعی داشته باشند، قادر به برقراری آن نیستند و این یکی از مهمترین چالشهایی است که یک فرد ناشنوا یا نیمهشنوا میتواند در اجتماع و برخورد با جامعه با آن درگیر باشد.»
زهرانی با اشاره به اینکه درک صحیح از موقعیت و توانایی هر یک از افراد دارای معلولیت در هر گروهی، یکی از مهمترین فاکتورهای برقراری ارتباط با این گروه از جامعه است، توضیح میدهد: «در خصوص چگونگی رفتار با افراد ناشنوا و کمشنوا پیش از هر چیز باید در نظر داشت که آنها را به عنوان یک انسان ناتوان و قابل ترحم نشناسیم، بلکه باید آنان را به عنوان یک شخص جقیقی در این جامعه پذیرفته و حق و حقوق معنوی و اجتماعی آنان را نیز در جامعه به رسمیت بشناسیم.»
این فعال حوزه معلولیت میافزاید: «همچنین لازم است کمی هم برای صحبت کردن با آنها و شنیدن حرفهایشان و تفهمیم موضوعی که از سوی آنان صورت میگیرد صبوری داشته باشیم. این یکی از بهترین راههایی است که ما میتوانیم به وسیله شخصیت دادن به یک فرد دارای آسیب شنوایی - نه به عنوان یک فرد علیل و قابل ترحم، بلکه به عنوان یک فرد با یک خصوصیت متفاوت - با آنها مواجه شده و در برابر آنها صبوری داشته و گاهی حتی اگر دست و پا شکسته متوجه حرفهایشان شدهایم، بر این تظاهر باشیم که کاملاً منظور آنان را درک کردیم.»
آموزش سایر زبانهای اشاره برای ناشنوایان وجود ندارد
وی در پاسخ به این پرسش که فراگیری زبان اشاره به زبانهای غیرفارسی چقدر برای ناشنوایان در دسترس است، تصریح میکند: «یک فرد ناشنوا تا زمانی که دانشآموز است و در مدارس مخصوص ناشنوایان درس میخواند، معلمهای زبان انگلیسی یا عربی که گاهاً به زبان اشاره یا با انتقال مفاهیم یک زبان دیگر به زبان ناشنوایان آشنا هستند این آموزشها را پیش میبرند که البته نمیتوان گفت کل نیازهای آموزشی ناشنوایان را پوشش میدهد. تا جایی که مطلع هستم در مؤسساتی که در این زمینه فعالیت دارند تاکنون آموزش یک زبان دیگر به واسطه زبان اشاره برای ناشنوایان وجود نداشته است.»
این کنشگر اجتماعی در حوزه حقوق افراد دارای معلولیت اذعان میدارد: «افراد ناشنوا اغلب با زبان اشاره با یکدیگر تعامل داشته و صحبت میکنند و حتی از راه دور به جای آنکه با فریاد طرف مقابلشان را صدا بزنند، با زبان اشاره با آنها صحبت مینمایند و طبعاً ارتباطات اجتماعی آنها در جمع و گروه خودشان نیز کاملاً با این زبان صورت میگیرد.»
وی ادامه میدهد: «در مورد چگونگی برقراری ارتباط با سایر افراد جامعه نیز باید گفت ناشنوایان گاهی سعی میکنند با اشارههای بسیار مفهومی و خیلی آشنا و نزدیک به آنچه مردم اشاره میکنند منظور خودشان را تفهیم نمایند؛ در این شرایط گاهی اشاره راهگشا است اما نه آن زبان اشارهای که بین خود ناشنوایان متداول بوده یا در کتابها آمده و صورت علمی دارد، بلکه اشارههای عامیانه که بین مردم رایج هستند برای تعامل با عوام که کوچکترین آشناییای به زبان اشاره ندارند میتواند مورد استفاده قرار گیرد.»
نخستین پیشرفت آموزشی ایجاد هنرستان مستقل ناشنوایان بود
زهرانی یادآور میشود: «از اواخر سال 70 تاکنون که من با عزیزان ناشنوا و نیمهشنوا شروع به کار کردم، تغییرات بسیار زیادی در برنامههای درسی آنها انجام شده است. زمانی که وارد آموزش و پرورش استثنایی شدم هنرستان مستقل برای ناشنوایان در اصفهان وجود نداشت و نخستین پیشرفت آموزشی آنها این بود که هنرستان مستقل ناشنوایان تأسیس و رشتههای مختلف هنری به دانشآموزان آموزش داده شد. با پیگیریهایی که شد آنان در هنرهای نمایشی بسیار خوش درخشیدند. خود بنده سه تئاتر اول کشوری را با ناشنوایان اصفهان در پرونده کاریام دارم که دانشآموزان را آموزش داده و به مسابقات کشوری میرفتیم و خدا را شکر گروه من مقامات اول کشوری را میآوردند. ما تئاترهای صحنهای داشتیم که افراد ناشنوا در آن بازی کردند و در جاهای مختلف روی صحنه آمد.»
مدیر مؤسسه فرهنگی هنری آوای چکاوک سپاهان در اصفهان میافزاید: «دانشآموزان آسیب دیده شنوایی در هنرهایی که شاید هیچکس تصورش را نمیکرد ورود پیدا کرده و توانمندی خود را به منصه ظهور گذاشتند. از لحاظ برخوردهای اجتماعی نیز دانشآموزان ناشنوا و کمشنوا توانمندتر از قبل شدند. همچنین با گسترش فضای مجازی این قشر امکان تعامل با یکدیگر را از مسیرهای بسیار دور پیدا کردهاند. علاوه بر این، این افراد امروزه نسبت به قبل خیلی راحتتر به اماکن عمومی وارد شده و خودشان را به عنوان یک شهروند معرفی میکنند.»
زهرانی اضافه میکند: «از لحاظ تکنولوژی، مسائل آموزشی، دیدگاهها و همینطور فعالیتهای اجتماعی تغییرات بسیار زیادی از بدو ورودم به آموزش و پرورش استثنایی و آشنایی با دانشآموزان آسیب دیده شنوایی مشاهده کردهام؛ بنابراین امید به بهبود شرایط میرود و چشمانداز خوبی را در این مسیر پیشبینی میکنم که اگر چنین پیش برود، با توجه به حمایتهایی که ما از نهادهای دولتی و همکاری آنها برای فرهنگسازی بیشتر میطلبیم چه بسا به امید خدا این قشر بیش از پیش رشد نموده و زمینههای خوبی از لحاظ اجتماعی و اشتغال برایشان فراهم شود.»
این قشر به لحاظ شغلی بسیار در معرض خطر هستند
زهرا زهرانی در خصوص چالشهای اشتغال و استخدام ناشنوایان عنوان میکند: «با توجه به اینکه ناشنوایان در حرفههای دستی و هنرهای تجسمی افراد بسیار قابلی هستند و میتوانند به خوبی رشد کنند، بعضی از کارگاهها آنان را استخدام مینمایند. برخی از پسرها در کارگاههای تراشکاری و مکانیکی و دخترها در کارگاههای هنرهای تجسمی مثل قلمزنی، نگارگری یا کارگاههای خیاطی استخدام میشوند اما به محض اینکه کارگاه با مشکلی مواجه شده و مجبور به تعدیل نیرو میشود ابتدا از این عزیزان شروع میکنند. بارها دیدهام وقتی کارگاهی به خاطر مشکلات اقتصادی قصد تعدیل نیرو دارد، از افراد نابینا یا ناشنوا به صرف اینکه آنان چنان که باید قادر به دفاغ از حق خودشان نبوده و حوزهای هم وجود ندارد که پشت آنها بایستد، استفاده کردهاند. به طور کلی این قشر از جامعه به لحاظ شفلی بسیار در معرض خطر و سوءاستفادههای شغلی قرار دارد.»
وی در پایان اظهار میدارد: «صحبت انتهایی بنده همان آرزوی همیشگی من است که با توجه به پیشرفتهای علمی و با در نظر گرفتن هشدارهای بهداشتی برای عدم ازدواجهای فامیلی، روز به روز شاهد کاهش افراد دارای معلولیت در جامعه باشیم. همچنین امیدوار هستم که زمینه و بستری برای افراد ناشنوا و نیمهشنوا و افراد دارای معلولیت دیگر فراهم شود تا مسئولین و مردم حقوق واقعی این افراد را بهتر درک کرده و بشناسند و متعاقباً نیز جامعه به سوی توانمندسازی بیشتر این عزیزان پیش برود.»
این مطلب برای انتشار در هفته نامه آتیه نو تهیه شده اما به دلایلی امکان انتشار نیافت.