۲۲
بهمن
۱۴۰۱
«رگبار»؛ روایتی از تقابل و تضاد

شناسه مطلب :

ایرن واعظ‌زاده   هر اثر، سندی از روزگار خویش بوده و مهر زمانه‌اش را بر پیشانی دارد؛ بر همین حسب نیز می‌توان اذعان داشت فیلم رگبار دستمایه‎ی مناسبی برای آگاهی از فضای اجتماعی و برخی خصایص روشنفکری اواخر دهه‌ی چهل و اوایل دهه‌ی پنجاه – دورانی پر از تحولات و وقایع تاریخی و سیاسی زمینه‌ساز در تاریخ معاصر ایران – است. اگرچه بسیاری از منتقدان و صاحب‌نظران رگبار را به‌عنوان نقطه عطفی در سینمای ایران و یکی از آثار تأثیرگذار بر موج نو این سینما قلمداد کرده‌اند ولیکن برخی خصوصیات ساختاری و بیانی اثر – نظیر وجود یک مثلث عشقی در داستان – مبین این است که فیلم هم‌راستا با ساختارشکنی‌ها و خلاقیت‌های تحسین‌برانگیزش، برخی ویژگی‌ها و تشابهات فیلمفارسی‌های زمانه‌اش را نیز در خود جای داده است. به‌ هر روی رگبار در شرایطی روانه‌ی بازار سینمای ایران شد که این فضا چیزی جز ملغمه‌ی درهم آشفته‌ای از فیلم‌های کم‌مایه و مبتذل نبود. چگونگی روایت، پایان شجاعانه و همچنین زمانبندی فیلم که جزو استانداردهای اکران در آن سال‌ها نبود از جمله ویژگی‌های متفاوت و قابل توجه رگبار و تا حدودی خارج از روند اصلی و رایج سینما در دهه‌ی‌ پنجاه هستند. رگبار، چگونه تصویر ذهنی‌ای از جامعه به‌دست می‌دهد؟ صحنه‌های سیاه و سفید و غم‌آلود رگبار که با آرایش زیبای تصویری‌اش غنای خاصی به آن بخشیده، به مسائل چندگانه‌ای می‌پردازد که واجد نکات جامعه‌شناختی و روان‌شناختی ارزنده و بیانگر شناخت فیلمساز از روزگار خویش است‌. در واقع این فیلم راوی زیست روزمره‌ی گروهی از شخصیت‌های میان‌مایه و چگونگی شکل‌گیری و سرانجام یک مثلث عشقی است؛ مثلثی که اضلاع آن را حکمتی، رحیم و عاطفه تشکیل می‌دهند. رویارویی و رقابت حکمتی و رحیم بر سر عشق، رویارویی نابرابر دو جناح فرهنگی متفاوت با یکدیگر می‌باشد که یکی کنشگری اجتماعی – سیاسی و دیگری برخاسته از جامعه‌ی عوام‌گرا و توده است. کارگردان در قالب روایت خطی و ساده‌ی فیلم، تحلیلی اجتماعی از محیط زندگی انسان‌ها تحت تأثیر شرایط نامساعد تعلیم و تربیت به‌دست می‌دهد. بر همین مبنا مخاطب در این فیلم شاهد بررسی موقعیت معلم در شرایط نامناسب اجتماعی و اخلاقی است. شخصیت و منش متفاوت حکمتی در نظام جا افتاده‌ی روابط بین فردی و اجتماعی محله که زیستی همجوارانه بین مردمانش جریان دارد، موجب ایجاد خللی در این نظام و خرده فرهنگ می‌گردد؛ تا جایی که کوچ از آن دیار را به این تازه وارد تحمیل می‌نماید. بهرام بیضایی با نگاهی طنزآلود موقعیت روحی و اجتماعی مردم جنوب شهر را آنالیز و روابط مادی و معنوی آنان (طبقه‌ی متوسط رو به مدرن و متوسط پایین) را مورد کاوش قرار داده است. سکانس تماشای تلویزیون در خانه‌ی مدیر نمونه‌ای از تقابل فرهنگی و تربیتی نوکیسه‌گان و فرودستان می‌باشد. بیضایی همچنین با مهارتی ستودنی بستر اصلی رخدادها را در یک مدرسه رقم می‌زند؛ این چنین که حیاط مدرسه را جلوه‌ای از سرزندگی و صداقت و دفتر مدرسه را نیز به‌عنوان نمادی از یک زندگی مصنوعی و ساختگی به تصویر می‌کشد و در نهایت این پیام را به مخاطب می‌رساند که تغییر مناسبات کهن، امری مبرم اما دشوار است. قهرمانان آثار بیضایی چه کسانی هستند؟ یکی از عناصر اصلی و پایه‌های اساسی آثار بهرام بیضایی، توجه ویژه‌ی وی به زنان و ترسیم موقعیت آنان در بافتی اجتماعی و تمی اومانیستی است که اغلب با مشخصه‌هایی چون پیشتازی و اقتدار – به‌ویژه در فیلم‌های متأخر وی – نمود می‌یابد. در رگبار اما این خصوصیات به‌‌گونه‌ی دیگری متجلی می‌شوند؛ به‌عبارت دیگر، تصویری که نویسنده از زن در این چارچوب نمایشی ارائه می‌دهد، تصویری ساده از موقعیت زن معاصر در جامعه‌ی مورد نظر وی است و این نه یک ضعف، بلکه ضرورت و الزامی برای این فیلم بوده است. مادری که پس از مرگی نمادین در سکوت کار می‌کند، معلم روشنفکرنمایی که به‌دنبال کسب وجهه در میان همکاران مرد خویش است، زن شاغلی که پایگاه طبقاتی‌اش را گم کرده و پیوسته چشم‌انتظار رسیدن ناجی است و همچنین مادر خانه‌دار و نسبتاً مرفه‌ای که وابسته به همسرش بوده و فرزندی رفاه‌طلب و اتوپیست پرورش می‌دهد هر کدام اجزای تشکیل‌دهنده‌ی این جامعه هستند. در این میان نیز زنی حضور دارد که می‌کوشد با کار خیاطی‌اش به سهم خود در زندگی مؤثر واقع شود. دنیای درونی او دنیای تقابل‌ها است؛ تقابل بین رهایی و اجبار به ماندن، گزینش عشق و تأمین معاش، آزادی و وابستگی. در میانه‌ی این جدال درونی زمان به سرعت در حال گذر و فرصت برای انتخاب بسیار اندک است. با این همه در رگبار آقای حکمتی محور اصلی روایت و شخصیتی پویا و اهل کتاب است که با شمایل خاص خود از دیگر مردمان محله متمایز می‌شود. آقای حکمتی که نامش نیز کم‌وبیش معرف نقش و منش او است (پربیراه نیست اگر آقای حکمتی را نسخه‌ی اوّلیه و خام شیخ شرزین، یکی از شخصیت‌های درخشان و ماندگار فیلمنامه‌های بیضایی بدانیم) نماینده‌ای از خرد ایرانی و غریبه‌ای در میان توده‌ مردم در یک جامعه‌ی منفعل و دچار رکود است. افزون بر آنچه گفته شد، در صحنه‌های دیگری از فیلم و در خلال برخی مونولوگ‌ها و واکنش‌های پسربچه‌ها از جمله مصیب برادر عاطفه، نمایشی از تعصب و سادیسم مردانه را در یک جامعه‌ی مردسالار شاهدیم. در سکانسی دیگر نیز رفتار رحیم نسبت به عاطفه نمایی از سازندگان و حافظان نظام تبعیض جنسیتی را به نمایش می‌گذارد. علاوه بر زنان، کودکان نیز در محوریت آثار بیضایی قرار می‌گیرند. فارغ از کودکانی که همواره در موقعیت‌های گوناگون با چشمانی جست‌وجوگر و کنجکاو حاضر هستند، نمایش کودکان فقیر، بی‌تفریح و محروم از اوقات فراغت سیلی سختی بر چهره‌ی مخاطب می‌نشاند. بازی پسربچه با سوسک‌ها نمونه‌ای از کوشش بیضایی در تصویر دنیای کودکان است که نشان از فقر و تنهایی کودک رگبار دارد.

***

«رگبار» به‌عنوان نخستین اثر بلند و سینمایی بهرام بیضایی در سال ۱۳۵۱ ساخته و مورد تحسین و انتقاد بسیاری از هنرمندان و تحلیلگران قرار گرفته است. این اثر همچنین در نخستین جشنواره‌ی جهانی فیلم تهران برنده‌ی جایزه‌ی ویژه‌ی هیئت داوران و در جشنواره‌ی سپاس تهران (1351) نیز جوایز بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر نقش اول مرد را ازآن خود نموده است. بیضایی به‌عنوان سینماگری مؤلف از نخستین فیلمسازانی می‌باشد که مسیر درست و هنری انتقاد اجتماعی در سینما را پیش روی خود قرار داده است. مستقل، مؤلف و صاحب سبک بودن بیضایی در زمانی که سینمای مستقل ایران همچون امروز نبوده و آثار اغلب سینماگران بیش از آنکه برآمده از هویت فردی آنان باشد، تنها ارائه‌ای سطحی و محدود از تکنیک‌های فردی بود، برجستگی و عمق ویژه‌ای به سینمای این هنرمند بزرگ می‌بخشد.

جزئیات مطلب

تاریخ بهمن ۲۱, ۱۴۰۱
شناسه مطلب 618
دسته ها فرهنگ و هنر , کتاب و فیلم , مطالعات جنسیت
ادرس کوتاه
https://andishehmadani.ir/?p=618
به اشتراک بگذارید


آخرین مطالب