۰۸
دی
۱۴۰۲
بی کافئین زیستن نتوانم!

شناسه مطلب :

قهوه؛ یکی از بزرگ‌ترین محصولات دنیا که در تقویم جهانی نیز جایگاهی ویژه را ازآن خود کرده است، نوشیدنی محبوب و پرطرفدار افراد بسیاری به‌خصوص دارندگان مشاغل شبانه و مشاغلی که کار فکری بسیاری را می‌طلبد است. تاریخچه و فلسفۀ مصرف قهوه روایتی دور و دراز دارد. پژوهش‌های تاریخی نشان می‌دهد نخستین نوشندگان قهوه که مصرف آن ‌را به‌عنوان یک نوشیدنی‌ اجتماعی فراگیر کرده‌اند، صوفیان یمنی در قرن پانزدهم بودند که برای انجام مناسک شبانۀ خود شب‌زنده‌داری می‌کردند. در ایران نیز نخستین بار در دوران صفویه بود که قهوه جای خود را در میان نوشیدنی‌های روزانه مردمان این سرزمین باز کرده و به شبکۀ اقتصادی جهانی آن دوران وارد شد. در همین دوران نیز بود که قهوه خانه‌ها به مکانی برای تجمع و بحث و گفت‌وگوی شاعران و هنرمندان تبدیل شد. امروز پس از گذر سالیان دراز، این نوشیدنی محبوب و کافئین‌دار در انواع و طعم‌های مختلفی از قبیل اسپرسو، فرانسه، کاپوچینو و ... برای سلیقه‌ها و ذائقه‌های گوناگون و متفاوت وجود دارد. برخی مصرف روزانۀ قهوه را مضر می‌دانند اما سازمان صلیب سبز که در آلمان وظیفۀ پیشگیری از بیماری‌ها را به عهده دارد، اعلام کرده که قهوه به هیچ وجه ناسالم نیست و نوشیدن روزانه چهار فنجان قهوه به سلامتی افراد کمک می‌کند. بر مبنای تحقیقات این سازمان، قهوه احتمال ابتلا به بیماری‌های پارکینسون، آلزایمر و بیماری‌های کبدی را نیز کاهش می‌دهد. قهوه... حتی شنیدن نامش هم برای یک عشق قهوه دلپذیر و لذت‌بخش است؛ نوشیدنی‌ای که عطرش مستت می‌کند و هنگام مزه مزه کردن مایع غلیظ و تلخش انگار بهترین لذت‌های زندگانی را به تو می‌چشانند؛ تلخ، قوی و عمیق... به واقع یک فنجان قهوه تداعی کنندۀ زندگی است که تو خود باید بدانی و بلد شوی که چطور از آن کام بگیری. قهوه برای بسیاری افراد جزء لاینفک زندگی روزانۀ‌شان شده که آن را هر روز صبح، بعداز ظهر یا شب هنگام شروع روزی تازه، در زمان کار و مطالعه یا در کنار دوستان و خانواده صرف می‌کنند. آنان افرادی هستند که بی‌تردید سپری کردن یک روز بدون کافئین برای‌شان بسیار سخت و دشوار خواهد بود. قهوه‌بازها از عشق خود به قهوه می‌گویند.... فاطمه با بیان اینکه عشق من به قهوه به زمان کودکی‌ام در سنین خیلی کم برمي‌گردد، می‌گوید: «پدربزرگ مادری‌ام ناخدا بود و از سفرهایش به كشورهای عربی قهوه می‌آورد. تقريباً هر شب خانۀ پدربزرگ بوديم و بعضی شب‌ها خصوصاً در شب‌های زمستان قهوه دم می‌شد؛ هنوز آن عطر مسحور كنندۀ قهوه را مي‌توانم حس كنم. اصولاً چای و قهوه را از سن كم بيش از حد دوست داشتم و هنوز هم دوست دارم! نمی‌دانم شاید هم این علاقه ارثی باشد. خلاصه سال‌ها گذشت و من دانشجو شدم و به ليست اعتياد من شكلات داغ هم اضافه شد. در زمان مطالعه قهوه رفيق بسيار خوبی است؛ اصلاً به نظر من قهوه و چای مزۀ مطالعه هستند. هنوز هم بعد از اين همه سال از قهوه فروشی‌ها که رد مي‌شوم، عطر قهوه جذابيت فوق‌العاده‌ای برایم دارد؛ دوست داشتنی، جذاب، نوستالژيك و اعتيادآور است. گاهی با خودم فكر می‌کنم قبل از فراگير شدن قهوه و چای، مردم صبح و عصر خودشان را چطور آغاز مي‌كردند؟ از نظر من روزی كه از نوشيدن اين دو خالی باشد روز نيست!» نرگس تصریح می‌کند: «در این ماه‌های اخیر، قهوه جزء اجتناب‌ناپذیر زندگی‌ام شده است، چراکه به مدد آن خستگی روزمره را دور می‌زنم و به واسطۀ آن می‌خوانم و به دنیای کتاب‌هایم پناه می‌برم! قهوه و بویش برای من یادآور کار و خواندن است؛ در ذاتش برای من تلاش است و تلاش و تلخی‌اش نیز برایم بس دلنشین است، چراکه می‌دانم همچون زندگی که بعدش قطعاً شیرینکامی است، بعد از این تلخی چون انرژی کار کردن و خواندن نهفته، پس گوارا و خواستنی است.» رشید اذعان می‌دارد: «من سال‌ها است کیلویی قهوه می‌خرم چون دیگر بسته‌های صد گرمی جواب نمی‌دهد. ما عرب‌ها به قهوه خوردن معروف هستیم. از قهوه خوردن خودم بگویم که همیشه یک قوطی آدامس پر از قهوه توی جیبم دارم؛ حتی اگر آبجوش هم پیدا نکنم، قهوه را همینطور خالی می‌جوم. سال‌های زیادی است که من چای نخورده‌ام اما بدون قهوه نمی‌توانم زنده بمانم و همیشه قهوه‌ام را تلخ، کم‌آب و غلیظ می‌نوشم.» زهرا که گویی تصور یک فنجان قهوه لبخندی بر چهره‌اش نشانده بیان می‌کند: «من همیشه بهترین برندها را تهیه می‌کنم. طعم دلنشین قهوه آرامش خاصی به من می‌دهد و باعث می‌شود سرحال شوم. مصرف قهوه تمرکزم را بالا می‌برد و باعث شادی‌ام می‌شود. وقتی خوشحالم، یک فنجان قهوه شادی‌ام را چندبرابر می‌کند و در زمان ناراحتی و افسردگی، از آن می‌کاهد. دختر خاله‌ام یک قهوه‌خور حرفه‌ای است و همیشه از ترکیه و ونیز قهوه می‌خرد و خیلی خوب آداب قهوه درست کردن را می‌داند.» عادل همچنین می‌گوید: «توصیفش کمی سخت است؛ قهوه یک جور اعتیاد با خودش می‌آورد. من که علاقۀ زیادی به آن دارم و برای درمان سردرد و خواب‌آلودگی هم از آن استفاده می‌کنم. قهوه شادی‌آور و ضدافسردگی است و هوشیاری انسان را بالا می‌برد. این‌طور می‌گویند که گرم شدن زمین، به شدت به گیاه قهوه و خود قهوه اسیب می‌زند و باعث کاهش تولید قهوه می‌شود. یکی از فانتزی‌هایم این است که در خانۀ مجردی خودم، یکی از آن دستگاه‌های خوبش را بخرم.» یلدا عنوان می‌کند: «اگر هر روز اول صبح یک فنجان قهوه نخورم، مغزم برای انجام کارهای روزمره استارت نمی‌زند. همیشه هم یک قهوه‌ساز برقی در اتاق کارم دارم که هدیۀ دوستی است که از عشق و نیاز روزمرۀ من به قهوه خبر دارد. تا به حال چندین بار پیش آمده که ارباب رجوع‌هایم مست بوی قهوه‌ای که در اتاقم پیچیده بود شدند و من هم آن‌ها را به نوشیدن قهوه دعوت کردم.» سبحان نیز در پایان چنین می‎گوید: «تقریباً تمام افرادی که مرا می‌شناسند و با من معاشرت دارند می‌دانند چه علاقۀ خاص و ویژه‌ای به نوشیدن قهوه دارم. گاهی در روز چهار لیوان کاپوچینو یا موکاچینو می‌خورم و قهوۀ هر کافۀ جدیدی را که باز شود امتحان می‌کنم و در ماه هم هزینۀ قابل توجهی صرف قهوه و مخلفات مخصوص آن می‌کنم.»     این گزارش در سال 1398 در سیراف خبر منتشر شده و اگنون با تغییرات اندکی در اندیشه مدنی بازنشر گردیده است

جزئیات مطلب

تاریخ دی ۸, ۱۴۰۲
شناسه مطلب 772
دسته ها فرهنگ و هنر , گزارش , مسائل روزمره
ادرس کوتاه
https://andishehmadani.ir/?p=772
به اشتراک بگذارید


آخرین مطالب