«بی‌تفاوتی اجتماعی» محصول جامعه و رشد فردگرایی است

یکی از مهمترین مسائلی که در سال‌های اخیر در کشور ما به روشنی مشاهده می‌شود رشد «بی‌تفاوتی اجتماعی» در بین گروه‌ها و اقشار مختلف جامعه است. این پدیده از منظر آسیب‌شناختی نوعی بیماری اجتماعی شناخته می‌شود که می‌تواند به افسردگی اجتماعی بیانجامد. کاوه حق‌پرست، دانشجوی دکترای جامعه‌شناسی ضمن تشریح و تحلیل این مسئله، به بررسی عوامل و ریشه‌های تاریخی این امر می‌پردازد.

مسافران؛ در ستایش زندگی و آینده

«مسافران» ساخته‌ی بهرام بیضایی و محصول سال ۱۳۷۰، یکی از مهم‌ترین فیلم‌های ایرانی است که زندگی و امید را از منظری متفاوت، که تنها خاص این کارگردان و جهان‌بینی گسترده‌ی وی است، به نمایش می‎گذارد. این فیلم دارای بافتی مستندگونه و آیینی است که عناصرش را زبانی نمادین و استعاری شکل داده و پیوسته بین دو فضای شادی و اندوه در جریان است. باید اذعان داشت که قصد نگارنده از نگاشتن این سطور تلاشی جهت یادآوری مفاهیم ارزنده و درخشان این فیلم و تأکید بر شأن متمایز و نقش محوری زن در آثار سینمایی بهرام بیضایی است.

قهوه چیز ساده‌ای نیست

به‌مناسبت 1 اکتبر، روز جهانی قهوه یادداشتی از ستاره تناور قهوه... قهوه... قهوه... بیاییم با بوی خوش قهوه شروع کنیم. بویی که لبخند بزرگی روی لبم می‌آورد. لبخندی با یک حال خوش... برای شروع یک روز... قهوه برای من عجیب و دوست‌داشتنی‌ست. می‌توانم چشمانم را ببندم و برای دان‌های قهوه داستانی روایت کنم. حتی می‎توانم خیلی عقب‌تر بروم جایی در خاورمیانه یا شاید هم آفریقا کنار همان چوپان و بزهایش گوشه‌ای بنشینم و نظاره‌گر کشف قهوه باشم. (افسانه‌ای وجود دارد که می‌گوید قهوه توسط یک چوپان و بزهایش کشف شده است.)

فقط بپرس

کودکان ذهنی باز و بدون قضاوت و پیش‌داوری برای آموزش، درک و پذیرش مسائل مختلف از جمله معلولیت دارند. این بدان معنا است که ما می‌توانیم از همان سنین پایین کودکان را با تفاوت‌هایی آشنا نماییم که در موقعیت‌های مختلف اجتماعی با آن مواجه خواهند شد. باید توجه داشت نحوه‌ی واکنش و چگونگی پاسخ ما به نخستین مشاهده‌ها و کنجکاوی‌های کودک نقش به‌سزایی بر شکل‌گیری تفکر و رفتار او نسبت به افراد آسیب‌دیده بر جای می‌گذارد. اما چگونه باید با کودکان در این باره سخن گفته و گرایش به پذیرش دیگری را در آنان تقویت کرد؟ بدین منظور پای صحبت دوستانی با آسیب‌های مختلف فیزیکی نشستیم تا از تجربیات و مواجهاتشان با کنجکاوی‌های معضومانه برایمان بگویند.

حرف زدن به مثابه رهایی/ سیندرلاهای مسقط در چند برداشت

«آن شب، شب قصه‌ی زن‌هایی بود که آمده بودند داستان‌های مگویشان را به هم بگویند. جز این محال بود اتفاق خاص و استثنایی دیگری بیفتد. آن شب، شب اتفاقاتِ لانه کرده در مخیله‌ی سیندرلاها بود.»* سیندرلاهای مسقط درباره روایت زندگی و رازهای مگوی زنانی است که فرصتی برای گفتن و گوش شنوایی برای شنیدن حرف‌هایشان نداشته‌اند.

آخرین مطالب