گفتوگو با جهانشیر یاراحمدی؛ رئیس انجمن نمایش استان بوشهر
گفتوگو از: ایرن واعظزاده
تئاتر، هنری نمایشی است که در مجموع فرم، متن، ساختار و بیان به شکلی زیبا، عمیقترین مفاهیم در زمینههای گوناگون را به مخاطب منتقل کرده و سبب میگردد تا وی بخشی از زندگی خویش را چون آینهای شفاف درون آن نظاره کند.
تئاتر، این هنری که از اهمیت والایی برخوردار بوده و برای برخی هنردوستان گونهای سبک رندگی یا به عبارتی، یک شیوه از زیست اجتماعی به شمار میآید، طی ادوار مختلف فراز و فرودهای بیشماری را از سر گذرانیده و اینک در سالهای اخیر، به گواه بسیاری از فعالان این عرصه، رشد قابل ملاحظهای داشته و افراد بسیاری را نیز به خود جذب کرده است. اما به طور کلی، تئاتر در استان بوشهر و همچنین در ایران، در چه وضعیتی به سر میبرد؟
پیام عسلویه گفتوگویی در همین راستا با جهانشیر یاراحمدی، رئیس انجمن نمایش استان بوشهر ترتیب داده که از نظر میگذرد.
*وضعیت تئاتر در بوشهر در بخشهای مختلف از جمله سختافزارها، اجرای عموم، جشنوارههای ملی و بینالمللی، جشنوارههای داخلی، پژوهش و همچنین در حوزهی حمایتهای مالی را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما در حوزهی سختافزارها که منظور از آن سالن است، یکی از استانهای خوب ایران هستیم و در سراسر شهرها و مناطقمان بین یک تا چهار سالن وجود دارد که میتوان از آنها استفادهی نمایشی کرد اما این سالنها دارای دو آسیب هستند؛ اول اینکه به لحاظ فنی قوی نبوده و نیازمند تجهیزات بهتر و حرفهایتری هستند و دوم، باید گفت که ما در استانمان در حوزهی نگهداری شدیداً ضعیف هستیم و از امکاناتی که در اختیار داریم به درستی نگهداری نمیکنیم که در نتیجهی این امر، این امکانات نیز به مرور از بین میروند؛ بنابراین شایسته است فکری اساسی به حال سالنهای نمایش کنیم تا همیشه آنها را در اختیار داشته باشیم.
در حوزهی اجراهای عموم، پیشرفت بسیار خوبی داشتهایم. اگر تئاتر استان را در سال 98 با سال 93 مقایسه کنیم، متوجهی جهش بسیار خوبی میشویم. در ادوار گذشته اندیشه و دغدغهای برای عموم وجود نداشت اما اکنون در سال 98 هر نمایشی که تولید میشود، خود کارگردان و گروه متقاضی اجرای 20 – 10 شب نمایش و همچنین گذاشتن تور اجرایی در شهرها و مناطق مختلف است که این پیشرفت قابل ملاحظهای را در تئاتر استان نشان میدهد. امیدوارم این روند که تبدیل به یک جریان شده، روز به روز پررنگتر شود تا تئاترهای باکیفیتی تولید و برای مردم به نمایش گذاشته شود.
در حوزهی جشنوارههای ملی و بینالمللی رشد قابل توجه و ویژهای داشتهایم و استان بوشهر در اکثر جشنوارههای مهم و معتبر کشور بین یک تا چند گروه نماینده دارد و نمایشهایی که از این استان در جشنواره شرکت میکنند، نمایشهای قابل توجهی به لحاظ فنی هستند.
در حوزهی جشنوارههای استانی و محلی تقریباً میتوان گفت هر شهری یک جشنواره دارد که با همت و تلاش انجمن نمایش خود شهرستانها برگزار میشود و خوشبختانه در این حوزه نیز خوب عمل شده است.
در حوزهی پژوهش کارهایی انجام میشود اما از نظر کمیت، وسعت چندانی نداشته و ظرفیت بیشتری برای گستردهتر شدن دارد.
در حوزهی اعتبارات مالی و بودجه، متأسفانه شرایط بسیار اسفباری داریم. اعتبار تئاتر استان ما نزدیک به هیچ است و کارهایی که در تئاتر استان توسط گروهها اتفاق میافتد، همه عاشقانه و دلی بوده و اصلاً چیزی به نام حمایت وجود ندارد. پیش از این نیز در برابر مسئولین و مدیران ارشد استان گفتهام که بخش حمایتی از تئاتر استان نسبت به تولید آثار تئاتری شدیداً عقب است؛ یعنی اگر تولید و اجرا در قدم بیستم باشد، بخش حمایتی هنوز در مرحلهی یک هم قرار نگرفته و این مسئله یکی از بدترین جریاناتی است که ما نه تنها در حوزهی تئاتر استانی که در حوزهی ملی نیز با آن مواجه هستیم. علاوه بر این، باید به بحث خصوصیسازی نیز اشاره کنم. برای من سؤال است که چرا در دولت خصوصیسازی از حوزهی فرهنگ شروع شده است؟ حوزهی فرهنگ و هنر به لحاظ بودجه، به شدت کماعتبار است و با وجود اینکه بودجهی ناچیزی در حد هیچ دارد، خصوصیسازی از این بخش اتفاق افتاد. این مسئله بایستی از شرکتها، مؤسسات و جریانات پرپول شروع میشد تا میرسید به حوزهی فرهنگ و هنر که از نظر بودجه در ردهی آخر قرار دارند. البته در برخی فضاها، با انجمنها و گروههای هنری و کسانی که مجتمعها و سالنها را در اختیار دارند، خیلی خوب راه میآیند اما نه در همهی مناطق.
اگر تمام موارد را کنار هم بگذاریم، کلیتی به وجود میآید که برخی نقاطش خوب و برخی دیگر ضعیف است. اما با تمام این اوصاف، تئاتر استان بوشهر جایگاه خوبی در کشور دارد.
*چه ضرورتی برای تماشای تئاتر از سوی تمام اقشار جامعه وجود دارد؟
تئاتر حال آدم را خوب میکند؛ تئاتر چهارراه هنرها و جایی است که هر مخاطبی میتواند همزمان از هنرهای مختلف لذت ببرد. تئاتر بیواسطهترین هنری است که وجود دارد؛ یعنی بدون هیچگونه ابزار و واسطهای رو در روی مخاطب در لحظه و در زمان حال شکل میگیرد. به همین دلیل نیز از تأثیرگذارترین هنرها به شمار میرود.
نکتهی دیگر در مورد تئاتر این است که این هنر انسانیترین هنرها است؛ چراکه فقط و فقط با رو در رویی دو انسان شکل میگیرد. یک لحظه به سایر هنرها فکر کنید، تمام هنرهای دیگر واسطهای غیرانسانی دارند؛ سینما با دوربین و نقاشی با بوم و رنگ سر و کار دارد اما تئاتر فقط با رو در رویی دو یا چند انسان پدید میاید و به همین دلیل است که انسانها باید خود را در صحنهی تئاتر ببینند. تئاتر مفاهیم اجتماعی را از طریق حسهای شنیداری و دیداری و حتی گاهی با حواس 5 گانه منتقل میکند. تئاتر همچنین باعث همذاتپنداری مخاطبان شده که از نظر روانشناسی نکتهی بسیار مهمی است؛ چراکه این همذاتپنداری تنشهای روانی مخاطب را کاهش میدهد.
تئاتر به مخاطبش هشدار میدهد که چگونه باید رویدادهای اجتماعی را نقد کرده و به چالش بکشد.
تئاتر به شما کمک میکند تا جایگاه خود را در جهان پیرامونی مورد مطالعه و تحلیل قرار داده و بدانید در چه جغرافیا و فضای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به سر میبرید تا به این ترتیب قادر به نقد و به چالش کشیدن خودتان شوید.
تئاتر فرهنگ، ادبیات و مؤلفههای اندیشهای هر ملتی را مورد تحلیل قرار داده و مرزهای تاریخی و جغرافیایی دنیا را در هم میشکند و در نهایت مرز مشترکی ایجاد میکند که باعث شکلگیری مقولهای مشترک برای بشر میشود.
"ویل دورانت" جملهی مشهوری در کتاب "تاریخ تمدن" با این مضمون دارد که: «اگر شما وارد یک قوم و جغرافیا شدید و خواستید فرهنگ آن قوم را بسنجید، تئاتر آنها را ببینید.»
*چه ملاکها و مؤلفههایی برای درک یک نمایش همهپسند مد نظر قرار میدهید؟ و اصولاً درک صحیح نمایش از سوی مخاطب تا چه اندازه برای شما اهمیت دارد؟
"مارتین اسلین" تعریف سادهای از تئاتر دارد. او میگوید: «تئاتر هنری است که A رو به روی B قرار میگیرد برای آنکه C ببیند.» در این تعریف خیلی ساده، C همان مخاطب و تماشاگر است. اگر یک لحظه به این تعریف فکر کنیم، متوجه میشویم که تماشاگر چه نقش مهمی دارد و اگر C وجود نداشته باشد، رو در رویی A و B کاملاً بیمعنا و بیمفهوم خواهد بود؛ بنابراین، ارکانی وجود دارد که بسیار مهم و حیاتی و جزء اصول اولیه برای شکلگیری هنری به نام تئاتر است که مخاطب نیز یکی از این ارکان اصلی به شمار میرود. به همین دلیل نیز در عالم تئاتر علمی به نام مخاطبشناسی وجود دارد؛ در واقع، کسانی که آثار تئاتری را کارگردانی میکنند بایستی خود را به این دانش مسلط و مسلح کرده و بر اساس آن آثار تئاتری را تولید کنند. بدون شک، میزان موفقیت هر کارگردان در تولید یک اثر، به میزان قدرت او در مخاطبشناسی بستگی دارد. اگر من جامعهی پیرامون خود و شرایط امروز جهان را بشناسم و بدانم مخاطبم در عصر حاضر به دنبال چه مفاهیم و موضوعاتی است و سپس بر اساس آنها آثار تئاتری را تولید کنم، تردیدی وجود ندارد که مورد توجه مخاطب من قرار خواهد گرفت.
مورد دیگر این است که تعریفی کلاسیک در خصوص ارتباط تماشاگر با صحنهی تئاتر بدین شرح که: «تماشاگر تحت هر شرایطی باید با نمایش روی صحنه ارتباط برقرار کند در غیر این صورت، مقصر این عدم ارتباط، اثر تئاتری است»، وجود دارد. در دنیای امروز، این تعریف کلاسیک چندان مورد توجه فرهیختگان و اهالی تئاتر نیست. با این حال، افراد زیادی میگویند اگر کارگردان آگاه باشد باید اثری خلق کند که تمام اقشار جامعه بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.
در عصر حاضر، برخی نشانهشناسان معتقدند که گسترهی برداشت و لذت هر مخاطبی از تئاتر، به میزان دانش و آگاهی او به این هنر بستگی دارد؛ مثلاً فرض کنید در یک سالن 50 نفر نشستهاند و تماشاگر A دانش وسیعی دارد و میتواند بیشتر با نمایش ارتباط برقرار کرده و از آن لذت ببرد. اما تماشاگر C گسترهی ذهنی و اندیشهاش در حدی نیست که بتواند به اندازهی A لذت ببرد. این تناقض آراء بین اهالی تئاتر و پژوهشگران که مخاطبان به یک اندازه از یک اثر هنری لذت نمیبرند وجود داشته و آن تعریف کلاسیک با این مسئله کمی تناقض دارد اما همانطور که گفتم، ملاکها و مولفههایی که برای نمایش در نظر گرفته میشود، اگر بر اساس مخاطبشناسی در هر جغرافیایی شکل بگیرد، بدون شک مخاطب از آن لذت میبرد.
*تئاتر خیابانی چگونه میتواند به فرهنگسازی کمک کند؟
تئاتر خیابانی مسیر دیگری را در ایران طی کرده است. این تئاتر که در دنیا به "تئاتر چریکی" مشهور است، در دههی 60 میلادی وقتی اجازهی به روی صحنه بردن برخی آثار را در سالنها نمیدادند، گروههای نمایش به شکل چریکی در خیابان بساطشان را پهن کرده و سریع نمایشی اجرا میکردند که اغلب زمینهها و مضامین سیاسی داشت و از این طریق به وضعیت موجود در آن جغرافیا اعتراض میکردند.
آنچه ما امروز در ایران به عنوان نمایش خیابانی داریم، نمایش در خیابان است و نه نمایش خیابانی با آن تعریفی که عرض کردم. با این حال پیرو سؤال شما، به خاطر مشغلهها و روزمرگیهایی که همهی ما ایرانیان دچار آن شدهایم، نمایش در خیابان ماجرای مثبتی است؛ زیرا وقتی مشغلههای مخاطب ما اجازهی آمدن به سالن را به او نمیدهد، ما نمایش را به اجتماع میبریم؛ وقتی او نمیتواند نزد ما بیاید، ما به نزد او میرویم. اولین قدرت نمایش در خیابان، تأثیرگذاری است که میتواند اثر فوقالعاده شگرفی در فرهنگسازی در تمام زمینهها ایجاد کند؛ لذا نیاز است در موضوعات متعدد اجتماعی و آموزشی و همچنین در مدارس این نوع نمایش اجرا شود. اگر این اتفاق تبدیل به یک جریان شود، مطمئناً اثر درخشانی در فرهنگسازی بر جای خواهد گذاشت.
*چه چالشهایی برای به روی صحنه بردن یک نمایش در بوشهر و به طور کلی در ایران وجود دارد؟
چالشهای تولید یک اثر نمایشی کم نیستند اما مهمترین چالش، مشکلات اقتصادی است. تئاتر نسبت به سایر هنرها، هنر بسیار پرهزینهای است. برای تولید یک اثر نمایشی فارغ از وقتی که یک گروه باید بگذارد، چالش اصلی مسائل مالی است؛ یعنی یک کارگردان و گروه اگر بخواهند بدون دغدغه لباس، دکور، موسیقی و جریانات عوامل صحنهای خود را شکل دهند، باید حمایت مالی خوبی داشته باشند که در حال حاضر چنین حمایتی وجود ندارد.
سایر چالشها نیز کم نیستند اما حل کردنشان سادهتر از مسائلی است که در حوزهی کمبود اعتبار و بودجه وجود دارد.
*آیندهی تئاتر بوشهر را چگونه میبینید؟
بدون تردید آیندهی تئاتر بوشهر، آیندهای درخشانتر از امروز خواهد بود. همانگونه که امروز تئاتر ما نسبت به ده، بیست یا سی سال گذشتهاش درخشانتر است.
وقتی گفته میشود ما نسبت به سالهای گذشته پیشرفت کردهایم، کافی است به بخش سختافزاری نگاه کنید. ما تا سال 1376 در همین شهر بوشهر که مرکز استان است، یک سالن تئاتر متعلق به خود ادارهی فرهنگ و ارشاد نداشتیم و پیش از این، تمام رویدادها و اتفاقات تئاتری در سالن نهادهای دیگری مثل آموزش و پرورش، سازمان تبلیغات، پایگاه هوایی و ... صورت میگرفت و امروز هر چه در حوزهی سختافزاری داریم، از سال 1376 تا الان است. سال 76 در استان هیچ نداشتیم اما الان در سال 1398 در سراسر استان و نه تنها در شهرها که در تمام مناطق بین یک تا چهار سالن داریم.
*حرف آخر شما؟
حرف آخرم این است که روزهای روشنی را برای ایران عزیز و برای تئاتر استان و کشور آرزو میکنم. به امید آرامش و داشتن روزهایی سرشار از شادی، عشق و لبخند برای تمام مردم جهان.
منتشر شده در شماره 1375 روزنامه پیام عسلویه